حدود شش ماه از فعالیت من به عنوان science populariser در شبکههای اجتماعی میگذرد. در این مدت تقریبا در هر روز یک کار و در بعضی مواقع دو کار را منتشر کردهام، به طوریکه تعداد کارهای من تاکنون به بیش از دویست عدد رسیده است و تقریبا روز تعطیل نداشتهام؛
به قول استادم دیداد، شش ماه است که همواره در بوت کمپ (Boot Camp) بودهام.
تمامی کارهای من به زبان فارسی و برای مخاطب فارسی زبان منتشر شده است، چرا که هدف من در وهلهی نخست، ترویج علم و دانش در جامعهی ایرانی بوده است. اما چند روزیست که فعالیت خود را متوقف کردهام. چرا که احوال جامعهای که بدان تعلق دارم و برای اعتلای آن میکوشم، خوب نیست. از یک سو، دسترسی هموطنانم به جریان اطلاعات آزاد و دنیای اینترنت، تقریبا به طور کامل قطع شده است و از سوی دیگر، عدهای ابله، شب و روز به هموطنانم تعرض میکنند.
به قول سلطان سخن پارسی سعدی، ” این چه حرامزاده مردمانند، سگ را گشادهاند و سنگ را بسته “.
لذا بدینوسیله و به نشانهی اعتراض اعلام میکنم که تا اطلاع بعدی، فعالیت حرفهای خود را در تمامی شبکههای اجتماعی به کلی متوقف کرده و همگام با هموطنان آزادیخواهم، به #اعتصابات_سراسری میپیوندم و به شما دوستان خوبم یادآور میشوم که freedom is not free. اما اگر بپرسید تو را چه به سیاست، در پاسخ خواهم گفت: مصطفی فرزانه (یا ماکسیم فری فرزانه، نویسندهی متفکر و سینماگر ایرانی) که یکی از دوستان بسیار نزدیک نویسنده و اندیشمند بزرگ معاصر، صادق هدایت نیز بوده است، نقل قولی از صادق خان هدایت دارد بدین مضمون که:
“سیاست چیز گُهی است. کار من نیست. تو یک مملکت حسابی سیاست را میدهند دست متخصص، نه دست من و امثال من. ولی ضمناً همهمان بچه سیاستیم. با سیاست کاری نداریم، سیاست با ما کار دارد. وقتی هم پایش بیفتد باید حقش را گذاشت کف دستش. سارتر (ژان پل سارتر، فیلسوف بزرگ فرانسوی) همین کار را کرد. با سلام و صلوات به آمریکا دعوتش کردند. اولاً یک ربع ساعت بهش در رادیو وقت دادند که حرف بزند. به جای اینکه راجع به ادبیات و فلسفه صحبت بکند، پرید به وضع آمریکا. سیاهها، حقکشی، راسیسم.”
برگرفته از کانال صادق هدایت: @Sadegh_Hedayat_Channel