در آزادی اندیشهی انسان اندیشمند
شاید بتوان آزادی اندیشه را یکی از مهمترین خصوصیات یک انسان اندیشمند نامید. یک دانشمند مستقل، همچون کلبیون cynics، هیچگاه به ساختارها و قواعدی که پیشینیان ترسیم کردهاند، تن نداده و ساختارهای فکری خود را دارد. او همچنین، همانند شکاکیون Skeptics، همواره به مسائل و یافتههای گذشته، حال و آینده، به دیدهی شک و تردید نگاه کرده و حتی مسائلی که متقن و بدیهی به نظر میرسد را مورد سوال قرار میدهد. شاید بتوان گفت که همین دو امر در کنار یکدیگر، باعث رشد و شکوفایی روز افزون علم و دانش شده است.
اما داشتن این دو دیدگاه برای دانشمندان، آنچنان که در ظاهر زیبا مینُماید، آسان و بدون هزینه نبوده و مشکلات زیادی نیز ایجاد کرده است. یکی از معروفترین شیوههای سرکوب آزادی اندیشه و بیان افراد، تفتیش عقاید یا inquisition است. یکی از معروفترین قربانیان آن، گالیله و به خاطر انتشار یافتههای علمیش مبنی بر “زمین مرکز نبودن” بوده است. اما با این حال، شاید تصور شود که چنین برخوردهایی محدود به قرون وسطی بوده و در جهان آزاد امروز، کسی به خاطر انتشار یافتههای علمی خود، با مشکل مواجه نمیشود.
در سال ۱۹۶۵، کلر کامرون پترسون Clair Cameron Patterson ژئوشیمیدان (یا زمینشیمیدان) معروف آمریکایی، با انتشار مقالهای دربارهی افزایش سطح سرب در محیط زیست و زنجیرهی مواد غذایی در نتیجهی فعالیتهای صنعتی، به جنگ صنایع بزرگ تولیدکننده و مصرفکنندهی سرب رفت. از جملهی این صنایع، شرکتهای بزرگ نفتی بودند که از تترا اتیل سرب، به عنوان افزودنی بنزین و افزایندهی عدد اکتان استفاده میکردند. اما این رویارویی برای پترسون، بدون هزینه نبود. بسیاری از قراردادهای پترسون با موسسات تحقیقاتی و همچنین بودجههای تحقیقاتیش لغو شد. او همچنین بارها توسط افراد مختلف تهدید شد تا به این تحقیقات ادامه ندهد. اما روحیهی آزاد اندیشی پترسون نهایتا باعث شد تا در سال ۱۹۷۵، تولید بنزین بدون سرب در ایالات متحده اجباری شود.
ویدئو: شعری با ترجمان آزادی اندیشه از احمد شاملو (الف. بامداد)، شاعر آزاد اندیش. خوانش از عباس کیارستمی، فیلمساز نوگرا با سبکی متفاوت از گذشتگان.
از آنجایی که هر دو از شخصیتهای موردعلاقهی من هستند، چند سال قبل این فیلم را در نقطهای کویری در جنوب شهر نیشابور، تهیه کردم.