اَبا اِباد

immigration

مهاجرت افتخار ندارد

ظاهرا این افتخار را دارم به کسانی که مهاجرت کرده اند و خیلی علاقه دارند از بابت مهاجرتشان به هموطنان خود فخرفروشی کنند، این حقیقت تلخ را یادآوری کنم : “در مهاجرت هیچ چیزی برای افتخار کردن وجود ندارد”.

آرتور شوپنهاور جایی در کتاب “در باب حکمت زندگی” فرانسوی‌ها را از بابت پرستش ملیت خود، مورد تمسخر قرار می‌دهد. استدلال او این است که در چیزی که انسان با بسیاری دیگر در آن موضوع مشترک است، جایی برای افتخار وجود ندارد. پیش از اینکه شما به آمریکا مهاجرت کنید، ۳۵۰ میلیون نفر دیگر آنجا زندگی می‌کرده اند. اکنون که در آمریکا قدم گذاشته‌اید، شما نیز مانند آن ۳۵۰ میلیون نفر هستید. اینکه به این موضوع افتخار کنید و به دیگران در این مورد فخر بفروشید، مشابه این است که از بابت اینکه می‌توانید روی دو پا راه بروید، به دیگران فخر بفروشید و مثلا از پاهای سالم خود عکس منتشر کنید که ای انسان‌ها، من هم دو پا دارم. از این جهت که همه‌ی انسان‌ها در داشتن دو پا با یکدیگر مشترک هستند، کسی که بابت داشتن دو پا و توانایی راه رفتن روی زمین، به خود افتخار کند، تنها نادانی خود را به نمایش عموم گذاشته است. از نظر من، انسان زمانی می‌تواند به خود افتخار کند و به دیگران فخر بفروشد که تاثیری گذاشته باشد، کتاب ویژه ای نوشته باشد، شعری زیبا سروده باشد، تصاویری زیبا ثبت کرده باشد، فیلمی زیبا ساخته باشد، یک کشف علمی بزرگ داشته باشد و به طور کلی، تاثیری ماندگار از خود بر جای گذاشته باشد. فرد تاثیرگذار مانند انسانی‌ست که در حال پرواز است و زمینیان او‌ را با انگشت به یکدیگر نشان می‌دهند. چرا که همگان بالی برای پرواز یا به عبارت دیگر، توانایی تاثیرگذاری ندارند و داشتن تاثیر است که می‌تواند انسان را از دیگران متمایز کند.

در نهایت اینکه مهاجرت چیزی بیشتر از رفتن از یک مکان به مکان دیگر برای داشتن یک زندگی “کمی” بهتر نیست و پدیده‌ی ویژه‌ای نیست.

حتی در همین مهاجرت هم انسان با سیصد میلیون نفر دیگر اشتراک دارد. اما‌ توصیه‌ی من به کسانی که مهاجرت کرده اند این است که به جای اینکه با غذاها و سفرها و امورات روزمره‌ و عادی مردم آن کشور، به هموطنان خود فخر بفروشند، سعی کنند چیزهای خوب ممالک پیشرفته را برای ملت خود به ارمغان آورند. مواردی مانند نکات مثبت فرهنگی، پیشرفت‌های علمی، روش‌های جدید مدیریتی، جهان‌بینی‌های فلسفی، آثار و جهات هنری و ادبی و مواردی از این دست، مطمئنا از نوشیدنی که شما در فلان محل نوشیده‌اید، نتایج پربارتری برای کشورتان به همراه دارد.

پی‌نوشت: من نیز خود یک مهاجرم، اما هیچگاه از بابت مهاجرت به خود نبالیده‌ ام، در آن چیزی برای افتخار نمی‌بینم.
– اَبا اِباد

Marie Curie

ماری کوری نیز یک مهاجر بود اما همگان او را نه از بابت مهاجرت، بلکه به خاطر کارهای علمی‌ و تاثیرات اجتماعی‌اش می‌شناسند.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *