چرا دم نداریم؟ این سوالیست که از زمان ارائهی نظریهی تکامل طبیعی داروین، به ذهن انسان خطور کرد. چرا ما انسان ها و شامپانزهها، برخلاف دیگر نخستی ها، فاقد دم هستیم.
اگر در گذشته دم داشته ایم، این دم را کی و چرا از دست داده ایم؟
اکنون تحقیقات دانشمندان در حوزهی ژنتیک، پاسخ این سوال را به ما میدهد. نتایج تحقیقات محققان انستیتو ژنتیک سیستمی نیویورک، که اخیرا در مقالهای در مجلهی نیچر به چاپ رسیده است، نشان میدهد که یک انحراف ژنتیکی در اجداد باستانی ما در حدود ۲۵ میلیون سال قبل، منجر به این شده است که ما دممان را از دست بدهیم. البته ما هنوز آثار این دم را داریم و احتمالا استخوان دنبالچهی ما، باقیماندهی همان دمیست که در خلال تکامل از دست داده ایم.
اما اینکه چرا ما دممان را از دست داده ایم هنوز به صورت قطعی مشخص نیست. یکی از احتمالات این است که ما به داشتن دم نیازی نداشته ایم و اتفاقا داشتن دم برای ما، مایهی دردسر است. چرا که ما، به صورت عمودی راه میرویم و این دم، باعث بر هم خوردن تعادل ما میشود. از طرف دیگر، با داشتن یک عضو اضافی و بدون کاربرد، فقط باعث هدر رفتن انرژی ما میشود. البته که زندگی عمودی برای ما دردسرهای زیادی به همراه داشته است.
مثلا اینکه ما به طور معمول در سنین بالاتر دچار کمر درد میشویم. اما ما به این زندگی عمودی نیاز داشتهایم. به عنوان مثال، بالا نگه داشتن یک سر سنگین روی بدنی که به صورت افقی و روی چهار پایش زندگی میکند، بسیار دشوار است. همچنین یک حیوان افقی برای زایمان نوزادی با این حجم جمجمه دچار مشکل میشود. در هر صورت یکی از عواملی که احتمالا باعث شده ما دممان را از دست بدهیم، همین زندگی عمودی و روی دو پا بوده است. ما وقتی به کاربردهای دم در دیگر نخستیها نگاه میکنیم، میتوانیم بگوییم ما به چنین کاربردی نیازی نیز نداریم.
نخستیهایی که دم دارند معمولا از دم برای حفظ تعادل در حرکت بین درختان و همچنین برای راه رفتن روی دو پا استفاده میکنند.
ما که دیگر بین درختان جهش نمیکنیم، نیازی به دم نداریم. البته شامپانزهها هنوز بین درختان حرکت میکنند، اما اگر دقت کنید، نحوهی پریدن آنها با دیگر نخستیها کاملا متفاوت است و آنها بیشتر روی دستانشان آویزان میشوند. اما پاسخ دقیق تمام سوالات فوق، باز هم در دستان علم ژنتیک است. حالا دانشمندان میتوانند به کمک تکنیکهای ویرایش ژنها مانند CRISPR، ژنها را تغییر دهند و با توجه به تغییرات حاصل از آن، نظریات مختلف را تایید یا رد کنند.
– اَبا اِباد