چند وقتیست که میبینم در شبکهی جهانی متخصصان لینکدین، بحثهایی راجع به میزان بهینهی فعالیت در این فضا آغاز شده است. عدهای میگویند نباید فعالیت زیادی داشت، چرا که میزان تاثیر (ایمپرشن) پایین میآید. در مقابل عدهای دیگر، بر این باورند که بایستی فعالیت زیاد و مداوم داشت تا بر مخاطب تاثیر گذاشت.
اما من از نظر سنجش ارزش، بر این باورم که کسی که محتوای ارزشمند و منحصر بفرد (unique) تولید میکند، هرچقدر فعالیت کند و خیرش به دیگران برسد، باز هم کم است. در مقابل کسی که محتوای بیارزش و پوچ و مبتذل تولید میکند، هرچقدر کمتر فعالیت کند، هم به نفع خودش است و هم به نفع دیگران.
به قول سعدی در کتاب بینظیر گلستان، یکی از ملوک بیانصاف پارسایی را پرسید از عبادتها کدام فاضلتر است گفت تو را خواب نیم روز تا در آن یک نفس خلق را نیازاری. فکر میکنم اگر سعدی امروز زنده بود، به بعضی از تولیدکنندگان محتوا (نه گفتمان) همین را میگفت. در رابطه با همین موضوع، دو داستان جالب در تاریخ علم وجود دارد که دانشمندان پارامترهایی را برای سنجش پرکاری و کمکاری یکدیگر ساخته بودند.
یکی از این پارامترها، واحدی به نام دیراک بود. این عدد از نام پل دیراک (تصویر سمت چپ بالا) که یکی از بزرگترین ریاضیدانان و فیزیکدانان معاصر است، گرفته شده است. آن هم به این خاطر که پل دیراک انسان بسیار کم حرفی بود و واحد دیراک، به صورت تعداد کلمه در هر ساعت تعریف شده است.
در سمت دیگر ماجرا، پارامتری به نام عدد اِردوش وجود دارد که میزان پرکاری یک نویسنده را نشان میدهد. این عدد از نام دیگر ریاضیدان بزرگ معاصر، پل اردوش (تصویر سمت چپ پایین) گرفته شده است. چرا که پل اردوش در زندگیاش بسیار پرکار بود و مقالات زیادی در ریاضیات منتشر کرد. این عدد به این صورت تعریف شده است که مقالهی شما در ریاضیات با چند واسطه به همکاری (Co Authorship) با پل اردوش میرسد.
مثلا شما با فرد الف مقاله نوشته اید و او با فرد ب و این زنجیر ادامه پیدا میکند تا به پل اردوش برسد. هرچقدر این عدد کوچکتر باشد، به نوعی شما پرکارتر بوده اید و با احتمال بیشتری به همکاری با اردوش رسیده اید.
با توجه به توضیحات فوق، حالا چطور است ما نیز یک پارامتر جدید تعریف کنیم که هم پرکاری را در دل خود داشته باشد و هم تاثیرگذاری را؛ و اسم آن را عدد دیداد (daydaad number) بگذاریم. تعریف این عدد میتواند حاصل تقسیم تعداد کار در روز بر میزان تاثیرگذاری باشد. برای سنجش میزان تاثیرگذاری نیز، چشمانمان را ببندیم و ببینیم فرد مذکور، چندمین نفریست که بعد از شنیدن اسم لینکدین به ذهنمان میآید. به این صورت، هم پرکاری را لحاظ کردهایم و هم تاثیرگذاری را. هرچقدر مقدار این عدد بزرگتر باشد، بدین معنیست که آن فرد پرکارتر و همچنین تاثیرگذارتر بوده است.
من وقتی این عدد را با ذهن خودم حساب میکنم، بالاترین امتیاز را به استادم دیداد (تصویر سمت راست) میدهم، چرا که روزانه دو یا سه کار منتشر میکنند و اولین نفری هستند که از لینکدین به ذهنم میآیند. عدهی زیادی نیز هستند که روزانه چندین کار منتشر میکنند، اما الان که این را مینویسم، حتی اسمشان را به خاطر نمیآورم و حتی با یادآوری تصویرشان نیز، باز هم نمیدانم که اینها اساسا راجع به چه چیزی مطلب مینویسند،
شاید خودشان هم نمیدانند! پس عدد دیداد برای آنها بسیار کوچک خواهد بود و علیرغم پرکاری، تاثیر زیادی نداشته اند.
پی نوشت: عدد دیداد چند خوبی دارد، اول اینکه خودتان نمیتوانید آن را برای خودتان حساب کنید و همواره دیگران باید آن را برای شما حساب کنند.
دوم اینکه از این بابت که محتواهای پوچ تاثیری ندارد، سازندهی آن نیز در ذهن باقی نمیماند و عدد دیداد برایش بسیار کوچک میشود.
سوم اینکه ذهن انسان با او تعارف ندارد و تاثیرگذارترین را یادآور میشود.
– اَبا اِباد