اَبا اِباد

پرسش‌های مطرح شده ذیل مساله‌ی واگن یا Trolley Problem

مساله‌ی واگن

ما در فلسفه و علم، قطعیتی نداریم. ما راه حلی فراگیر نداریم که بتواند به درستی به همه‌ی پرسش‌ها پاسخ دهد. فلسفه‌ی اخلاق به عنوان یکی از شاخه‌های اصلی فلسفه نیز از این قاعده مستثنی نیست. یعنی ما فرمولی نداریم که بگوییم هرچیزی که مطابق با این فرمول باشد، اخلاقی‌ست و هرچیزی که نباشد اخلاقی نیست. اجازه دهید با طرح چند پرسش به این موضوع بپردازیم. البته این پرسش‌ها بیانگر شرایط واقعی نیستند، اما پاسخ صحیح به آن‌ها به نگرش صحیح و درک عمیق فلسفی مخصوصا در دو حوزه‌ی فلسفه‌ی سیاسی و فلسفه‌ی اخلاق نیاز دارد. دیدگاه‌های فلسفی مختلف به این پرسش‌ها، پاسخ‌های مختلفی می‌دهد. البته باید مجددا تاکید کنم که این پرسش‌ها فقط مثال‌ هستند و در مثال مناقشه نیست. شما می‌توانید به هر شکلی این پرسش‌ها را تغییر دهید.

اما پرسش‌ها از این قرار است:

پرسش اول – فرض کنید که شما راننده‌ی کامیونی هستید که ترمز آن بریده است، شما دو مسیر پیش روی خود دارید. در یک مسیر یک نفر ایستاده است و در مسیر دیگر پنج نفر ایستاده‌اند و انتخاب هر مسیر باعث مردن افراد در آن مسیر می‌شود. شما کدام مسیر را انتخاب می‌کنید؟

پرسش دوم – شما روی ستون پلی قرار دارید و از زیر پل یک کامیون که ترمزش بریده است در حال حرکت به سمت پنج نفری‌ست که در ادامه‌ی مسیر ایستاده اند. در کنار شما فرد چاقی نشسته است و شما می‌توانید با انداختن او در مسیر کامیون، آن پنج نفر را نجات دهید، اما این یک‌ نفر می‌میرد. آیا حاضرید این کار را بکنید؟

پرسش سوم – شما در بیمارستانی پزشک هستید و شش نفر مریض بدحال را آورده اند. یک نفر از آن‌ها خیلی بدحال است و شما می‌توانید او را نجات دهید. اما اگر بخواهید او را نجات دهید، آن پنج نفر دیگر می‌میرند. اما شما می‌توانید این یک‌ نفر را رها کنید و آن پنج نفر را نجات دهید، شما کدام را انتخاب می‌کنید؟

پرسش چهارم – شما در بیمارستانی پزشک هستید. پنج مریض بدحال را آورده اند که همگی نیاز به اهدای عضو دارند. یک نفر نیز سالم است و در اتاق بغلی خوابیده است. آیا حاضرید اعضای او را بگیرید و به این پنج نفر بدهید و نجاتشان دهید؟ همانطور که مشاهده می‌کنید، این چهار حالت به ظاهر مشابه یکدیگر هستند. اما پاسخ‌های شما به این حالات احتمالا بسیار متفاوت است.

شما احتمالا در مورد سوال اول، مسیری را انتخاب می‌کنید که یک نفر در آن ایستاده است. در این حالت شما هدف و غایت را نگاه می‌کنید و شما غایت‌گرا هستید. احتمالا می‌گویید چون مردن یک نفر ضرر کمتری از مردن پنج‌ نفر دارد.

در حالت دوم شما انتخاب می‌کنید که فرد را از روی پل هل ندهید، چون آن را یک قتل می‌دانید. در این حالت شما تنها به صورت عمل نگاه می‌کنید و نگاهتان مانند کانت است. شما می‌گویید قتل قتل است، حتی اگر منجر به نجات دیگران شود.

در مورد سوال سوم، شما به احتمال زیاد می‌گویید پنج نفر را به جای یک‌ نفر نجات می‌دهید. چون شما در این حالت فایده گرا هستید و کاری را اخلاقی می‌دانید که بیشترین فایده را برای بیشترین افراد داشته باشد.

شما در مورد پرسش آخر نیز اعضای آن فرد سالم را از او نمی‌گیرید که ۵ نفر دیگر را نجات دهید. چون شما مجددا همانند کانت صورت این عمل را قتل می‌بینید.

می‌بینید که هیچ فرمول‌ اخلاقی نیست که بتواند به تمام این حالات پرسیده شده، پاسخ درست و قابل قبولی بدهد. 

تصویر فوق: پرسش‌های مطرح شده ذیل مساله‌ی واگن یا Trolley Problem قرار می‌گیرد که از معروف‌ترین آزمایشات ذهنی حوزه‌ی فلسفه‌ی اخلاق است.

– اَبا اِباد

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *