اَبا اِباد

ارتباط با فرازمینی‌ها

ارتباط با فرازمینی‌ها

ما انسان‌ها هنوز هم در ارتباطاتتمان مشکل داریم. وقتی هنوز انسان‌ها با یکدیگر وارد جنگ می‌شوند، این بدین معناست که ما قادر نیستیم با یکدیگر ارتباطی موثری برقرار کنیم. ما هنوز نمی‌توانیم‌ دور یک میز بنشینیم و درباره‌ی مسائل و مشکلاتمان گفتگو کنیم و به یک راه حل برسیم. ما این مساله را در سطح فردی نیز می‌بینیم. بسیاری از مشکلات ما از عدم ارتباط درست ناشی می‌شود. ما حتی وقتی مستقیما با یکدیگر حرف می‌زنیم نیز در بسیاری از اوقات حرف یکدیگر را نمی‌فهمیم و براحتی دچار سوتفاهم می‌شویم. چه رسد به اینکه از طریق پیام‌های نوشتاری و استفاده از استیکرهایی که اصلا نمی‌توانند لحن و حالت فرستنده را در هنگام ارسال پیام مشخص کنند، بخواهیم پیاممان را به دیگران منتقل کنیم.

ما همین مشکل را درون سازمان‌ها مشاهده می‌کنیم. به همین علت وقتی از یک مسئول ارشد فلسفه در یک سازمان بپرسید که فرهنگ سازمانی چگونه شکل می‌گیرد و چیست، احتمالا لابلای حرف‌هایش بارها کلمه‌ی زبانِ مشترک را خواهید شنید. چرا که تا وقتی زبان مشترکی بین بخش‌های مختلف سازمان پیدا نشود، فرهنگ سازمانی معنا ندارد. اما مشکل ما تنها محدود به خودمان نیست. ما زبان ارتباط با دیگر موجودات زنده‌ی روی زمین را نیز نداریم.

ما بدون توجه به حساسیت‌های حیاتی حیوانات، وارد قلمروی آن‌ها می‌شویم و بعد انتظار داریم که حیواناتی که به قلمروشان تجاوز شده است، برای دفاع از قلمروشان هیچ کاری نکنند و به ما حمله‌ور نشوند. وقتی ما از وسط قلمروی این حیوانات راه و جاده می‌کشیم و بعد با سرعت زیاد در این راه‌ها رانندگی می‌کنیم و با این کارها، موجب انقراض گونه‌ای مثل یوزپلنگ آسیایی می‌شویم، این نشان می‌دهد که ما ارتباط خوبی نیز با طبیعت اطرافمان نداریم. وقتی برای بهتر دیده شدن یک ساختمان، درخت‌های اطراف آن را قطع می‌کنیم، این نشان می‌دهد که ما راه ارتباط با طبیعت را نفهمیده‌ایم. ما هنوز خودمان را نه جزئی از طبیعت، بلکه عنصری جدا و مافوق طبیعت می‌دانیم که چون به ظاهر بر طبیعت تسلط داریم، به خود اجازه می‌دهیم که هر غلطی بکنیم. ما هنوز نمی‌دانیم که چطور باید با طبیعت ارتباطی درست برقرار کنیم و خودمان را جزئی از آن بدانیم.

ما که هزاران سال روی زمین زیسته‌ایم و هنوز نتوانسته‌ایم با خودمان و همچنین با اجزای طبیعت ارتباط درستی برقرار کنیم، حالا برقراری ارتباط با فرازمینی‌ها قرار است چه دردی را از ما دوا کند؟

خب اگر ما ارتباط بلد هستیم، چرا همین مهارت‌های ارتباطی‌مان را برای برقراری ارتباط با دیگر ساکنان کره‌ی زمین به کار نمی‌اندازیم؟

آیا صرفا از سر کنجکاوی می‌خواهیم با فرازمینی‌ها ارتباط برقرار کنیم؟

ما انسان‌ها وقتی پایمان به آمریکا و استرالیا رسید، پدر بومیان آنجا را در آوردیم، چون قدرت ما از آن‌ها بیشتر بود. آیا ما اگر فرازمینی‌ها را پیدا کنیم و آن‌ها از ما ضعیف‌تر بودند، قرار است پدر آن‌ها را نیز در بیاوریم؟

اگر فرازمینی‌ها از ما قدرتمندتر بودند، آیا ما می‌دانیم که چطور با آن‌ها وارد جنگ و تعارض نشویم؟

به نظرم ما پیش از اینکه بخواهیم با فرازمینی‌ها ارتباط برقرار کنیم، بهتر است که با خودمان ارتباط برقرار کنیم و از این وضعیت مشوش جهان خارج شویم.

– اَبا اِباد

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *