اَبا اِباد

اهرام مصر و فرمیون‌ها

اهرام مصر و فرمیون‌ها

یک ذهن متوهم می‌تواند هرچیزی را به هرچیزی ربط بدهد. می‌تواند از هر پدیده‌ای، تفسیری دلخواه ارائه دهد. می‌تواند تاریخ را وارونه جلوه دهد و هر برداشت دلخواهی از تاریخ داشته باشد. اما ذهن علمی به اعداد دقت می‌کند، از یک پدیده هر نتیجه‌ای نمی‌گیرد، منطق و روش علمی را در تفسیرش از پدیده‌ها لحاظ می‌کند.

محض مثال، یک ذهن علمی و منطقی و غیرمتوهم، می‌داند‌ که فراعنه‌ی مصر، پیش از فلاسفه‌ی یونان باستان می‌زیسته‌اند و فلاسفه‌ی یونان باستان، پیش از دانشمندان دنیای مدرن می‌زیسته‌اند، پس از این تقدم و تاخر تاریخی به صورت منطقی انتظار دارد که سطح علم و تکنولوژی در قرن بیست و یکم از زمان نیوتن، بالاتر باشد و همینطور زمان نیوتن نسبت به زمان افلاطون و همینطور زمان افلان نسبت به زمان فراعنه‌ی مصر.

اما یک ذهن متوهم با دیدن اهرام مصر، شروع به استدلال می‌کند که ببینید ۴۰۰۰ سال قبل، مصریان باستان چنین سازه‌های عظیمی ساخته‌اند، پس آن‌ها به یک تکنولوژی پیشرفته دسترسی داشته اند که ما از درک آن عاجز هستیم. همین امروز اگر ما بخواهیم اهرامی به این عظمت بسازیم، ناتوانیم. پس آن‌ها به علومی دسترسی داشته‌اند که بسیار جلوتر از علومی‌ست که ما در اختیار داریم. آن‌ها احتمالا با فرازمینی‌ها در ارتباط بوده اند که چنین علمی داشته اند.

مثلا ‌روابط عددی که در اهرام مصر دیده می‌شود، نشان می‌دهد که گذشتگان اسراری را می‌دانسته‌اند که ما از آن‌ها هیچ اطلاعی نداریم. پس کسانی هستند که می‌خواهند‌ ما از علوم و دانسته‌های گذشتگان اطلاع نداشته باشیم و خودشان اطلاع داشته باشند و در نهایت این تبدیل می‌شود به یک تئوری توطئه. انسان ایرانی هم که خوراکش کشف رموز و تئوری‌پردازی توطئه است و می‌بینید که تحصیلکرده و تحصیل‌نکرده‌مان از چنین چرندیاتی به شدت استقبال می‌کنند.

من در اینجا به یک مثال از روابط عددی مربوط به همین اهرام ثلاثه می‌پردازم تا بیشتر به سستی این ادعاها برسیم. اهرام سه گانه‌ی مصر را در نظر بگیرید. ما سه نوع فرمیون بنیادین نیز داریم. مطمئنا مصریان باستان هیچ چیزی راجع به فرمیون‌ها نمی‌دانسته اند. ما تا همین یک قرن قبل هم خودمان چیزی راجع به انواع فرمیون‌ها نمی‌دانستیم. سیر پیشرفت علمی طی چند قرن اخیر منجر به کشف فرمیون‌ها شده است.

حالا برویم سراغ شباهت فرمیون‌ها و اهرام مصر.

ما اگر فاصله‌ی بین سه راس سه هرم اصلی را در نظر بگیریم، به سه عدد ۴۵۳، ۴۸۷ و ۹۳۶ می‌رسیم. اگر میانگین این سه عدد را بگیریم به عدد ۶۲۵ می‌رسیم. حالا اگر جرم سه نسل فرمیون یعنی الکترون، میون و تاو را در نظر بگیریم، به سه عدد ۰/۵۱۱، ۱۰۵/۷ و ۱۷۷۷ می‌رسیم که میانگین این سه عدد می‌شود ۶۲۸. حالا این دو عدد را مقایسه کنید. چقدر جالب خیلی به هم نزدیک است. پس می‌توانیم نتیجه بگیریم مصریان باستان، فاصله‌ی اهرام از یکدیگر را طوری انتخاب کرده‌اند که میانگین فاصله‌ی آن‌ها از هم با میانگین جرم فرمیون‌ها یکسان شود. اما چنین استدلالی، شبیه نوعی توهم و خیالپردازی‌ست تا یک تفکر علمی و منطقی.

مصریان باستان اصلا نمی‌توانسته‌اند از وجود فرمیون‌ها اطلاع داشته باشند. چرا که نه پایه‌ی ریاضی لازم، نه تئوری‌های فیزیکی لازم و نه تجهیزات آزمایشگاهی لازم برای درک وجود فرمیون‌ها را داشته اند. مصریان باستان روحشان هم از علم مدرن خبر نداشته، ولی عده‌ای نادان در قرن بیست و یکم می‌خواهند اینها را به آنها بچسبانند. سایر روابط عددی که در این زمینه یافت می‌شود نیز معنا و مفهوم خاصی ندارد و صرفا تصادفی است، نه بیشتر.

– ابا اباد

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *