انسانهای زیادی در طول تاریخ سعی داشته اند که انسانهای دیگر را به نیکی و نیکویی دعوت کنند و آنها را از شر بر حذر دارند. از پیامبران و ادیان و واعظان گرفته تا فیلسوفان و اندیشمندان و شاعران و نویسندگان و هنرمندان و … غالبا هدف اصلی خود را بر همین موضوع گذاشته اند که انسان را به سمت خوبیها دعوت کنند. خیلی از گفتگوهای ما با دوستانمان بر سر همین دعوت به نیکویی و دوری از شرارت است. اصلا هدف مجازاتی مانند زندان نیز بیش از اینکه انتقام گرفتن از شخص باشد، همین است که فرد مجرم بعد از مدتی ماندن در زندان، اصلاح شود و از رفتارهای شرورانه دست بردارد تا دوباره به اجتماع بازگردد. هدف از بسیاری از تعالیم مدارس نیز همین است که دانش آموزان با خیر و شر آشنا شوند و به جای شر، به سمت خیر بروند. والدین نیز همین را میخواهند و دوست ندارند که فرزندشان وقتی بزرگ شد، دست به شرارت بزند. خب مشخصا بخشی از این شرارت از اجتماع ناشی میشود. آن شخصی که در محلهی خلافکارها بزرگ شده که ژنتیکی شرور نبوده است. بودن در محلهی خلافکارها او را به سمت شرارت سوق داده است. این را نمیتوان انکار کرد.
اما بخشی از شرارت شاید ربط چندانی به اجتماع نداشته باشد و بیشتر متاثر از حالات مغزی انسان است. تحقیقات دانشمندان بر روی ژنتیک انسانها و همچنین بررسی و تحلیل تصاویر مغزی انسانهای شرور نشان داده که بخشی (شاید نیمی) از شرارتها ریشههای بیولوژیکی دارد. بالاخره نمیتوان تاثیر زمینههای بیولوژیکی را نادیده گرفت.
تحقیقات زیادی تاکنون نشان داده که افراد با ویژگیهای ضداجتماعی (anti social) در قشر پیشپیشانی یا همان کورتکس مغز و مشخصا در قشر خلفی جانبی پیشپیشانی مغزشان، دارای نقائص جدی هستند. خب چنین شخصی با چنین مشکلی، هر مدتی هم که تحت گفتاردرمانی قرار بگیرد و کسی نصیحتش کند یا او را تحت آموزش و بازپروروی قرار دهند، باز هم به قولی مغزش مشکل دارد و دست خودش نیست. حتی بسیاری از دانشمندان حوزهی علوم اعصاب معتقدند که تا ۵۰ درصد جرائم از این مساله نشات میگیرد. تحقیقات زیادی این موضوع را نشان میدهد و کسی نمیتواند منکرش شود. پس چطور است که ما به جای اینکه وقت خودمان و آن مجرم بخت برگشته را با زندان و بازپروری و جلسات مشاوره و چیزهایی از این دست بگیریم، مستقیما دست به کار شده و تغییرات لازم (غیرمضر) در مغز این شخص انجام دهیم تا این مساله به طور ریشهای حل شود؟
در سال ۲۰۱۸، محققان دانشگاه پنسیلوانیا چنین روشی را امتحان کردند. آنها به کمک وسیلهای مانند تصویر بالا، با روشی موسوم به تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای (tDCs) قشر کورتکس مغز گروهی از انسانها را در یک جلسهی ۲۰ دقیقهای تحریک کردند. این جریان آنقدر ضعیف بود که این دانشمندان مطمئن بودند که آسیبی به شرکتکنندگان نمیرسد. قبل و بعد از تحریک این قسمت از مغز شرکتکنندگان، از شرکت کنندگان سولاتی پرسیده میشد تا براساس پاسخ به آن سوالات، سطح شرارت آنها سنجیده شود. در کمال تعجب، بعد از انجام این آزمایش، تمایل به شرارت در این شرکتکنندگان بین ۵۰ تا ۷۰ درصد کاهش داشت. در حالی که گروه دیگر که تحت تاثیر دارونما (پلاسبو) بودند و صرفا فکر میکردند که دستگاه روی مغزشان تاثیر گذاشته، تنها نصف گروه اصلی کاهش را نشان دادند.
این اولین آزمایش موفقیت آمیز در این زمینه بود که البته سوالات زیادی را برای ما ایجاد میکند. آیا ما میتوانیم در آینده از این راه آسان و میانبر برای کاهش جرم و جنایت استفاده کنیم؟ نظر شما چیست؟
– ابا اباد