از منظر بسیاری از قوانین حقوق بین الملل و همچنین از منظر قوانین حقوق بشری، استفاده از کودکان زیر ۱۵ سال در جنگها، به عنوان یک جرم و جنایت جنگی شناخته میشود. به عنوان مثال، ماده ۳۸ پیماننامهی حقوق کودک (۱۹۸۹) اعلام میکند که گروههای سیاسی نباید از افراد زیر پانزده سال در جنگ استفاده کنند. بنا بر ماده ۸٫۲٫۲۶ اساسنامه رم از دیوان بینالمللی کیفری تصویب شده در سال ۱۹۹۸ و اجرایی شده در ۱ ژوئیه ۲۰۰۲، «سربازگیری یا نامنویسی از افراد زیر ۱۵ سال برای شرکت در درگیریهای نظامی ممنوع و یک جرم جنگی محسوب میشود.». تا فردا صبح میتوان از این قوانین بین المللی یکی یکی اسم برد.
اما یک گروه تروریستی چه ارزشی برای این قوانین قائل است؟ مثلا آیا برای شبه نظامیانی که در سودان در حال قتل عام هستند، اهمیتی دارد که کسی آنها را به خاطر به کارگیری کودکان محکوم کند؟ یا مثلا آیا کسی برای اظهار نگرانی دبیرکل سازمان ملل متحد تره خرد میکند؟ آیا برای سایر گروههای تروریستی نصیحت کردن و توصیه به عدم به کارگیری کودکان در جنگ، معنایی دارد؟
قدرت فقط در مقابل قدرت بالاتر سر تعظیم فرود میآورد. آن شبه نظامیان فقط زبان قدرت بالاتر را میفهمند نه اظهار نگرانی مقامات سیاسی را. آنها فقط زبان یک نیروی نظامی قویتر از خودشان را میفهمند. حالا اینها که گروههای تروریستی و شبه نظامی هستند و تحت قانون شکل نگرفته اند که قانون بتواند مانع آنها شود. اما خیلی اوقات خیلی از حکومتهای قانونی از کودکان در جنگ استفاده میکنند. اما آیا مشکل استفاده از کودکان در جنگ فقط حفظ جان آنان است؟ یا موضوعات دیگری نیز اینجا اهمیت پیدا میکند؟ مدتی قبل خبری خواندم که تعدادی از کشورهای شرق اروپا، در حال به کارگیری نوجوانان برای هدایت پهبادهای مورد استفاده در ارتش هستند. مثلا از مدتی قبل برخی از دانشآموزان در لیتوانی به منظور تقویت توان دفاعی این کشور برای نخستین بار کار با پهباد را آموزش میبینند. وزارت دفاع این کشور مدرسهای را در نزدیکی مرز با روسیه افتتاح کرده است که در آن به دانشآموزان از ده سالگی و همچنین بزرگسالان کار با پهپاد آموزش داده میشود. این مدرسه یکی از ۹ مدرسهای است که قرار است با این هدف در سراسر این کشور راهاندازی شوند. دقت کنید کودکان بالای ده سال.
حالا باید پرسید که آیا این نیز مصداق به کارگیری کودکان در جنگ است؟
مثلا یک کودک ده ساله، به جای اینکه در یک بازی کامپیوتری، یک پهباد را به سمت دشمن هدایت کند و با آن سربازان دشمن را هدف قرار دهد، حالا در همان اتاق، هدایت یک پهباد واقعی را در دست گرفته و پهباد را مثلا به مرزهای روسیه هدایت میکند و چند سرباز متجاوز روس را آنجا هدف قرار میدهد و میکشد. اینجا جان آن کودک در خطر نیست. چرا که او میتواند از یک نقطهی امن در مناطق بسیار دورتر از محل جنگ، پهباد را هدایت کند. به او فشاری هم وارد نمیشود که مثلا تشنگی و گرسنگی بکشد یا کسی او را به اسارت بگیرد و مورد آزار و اذیتش قرار دهد. از طرف دیگر، به نظر میرسد که این برای خود او هم یک تجربهی واقعا مهیج است. این کار از هر بازی که کودک فکرش را میکرده باحالتر و واقعیتر است و او سناریوهایی را تجربه میکند که در هیچ بازی گنجانده نشده است.
اما این کار یک اشکال اساسی دارد. این کودک ده ساله، با هدایت آن پهباد یک تعداد آدم واقعی را به قتل میرساند.
حالا به نظر شما این نوع به کارگیری کودکان در جنگ، مصداق جرم جنگی نیست؟ آیا اینجا حقی از این کودک ضایع میشود؟
– ابا اباد