
ارتباط علم و هنر
چند سال قبل که در یک کارگاه آموزش روزنامهنگاری شرکت کرده بودم، در یکی از بخشهای این کارگاه تحت عنوان هنر نویسندگی، مدرس دوره رخدادی فرضی را مطرح کرد و از شرکت کنندگان دوره خواست تا با خیالپردازی خود، به

شرح مدل اتمی بور
مدل اتمی بور در سال ۱۹۱۳ توسط نیلز بور با فرضهای زیر ارائه شد: ۱- الکترون در لایههای مشخصی (ترازهای انرژی) اطراف هستهی اتم در گردش است. برخلاف الکترومغناطیس کلاسیک، این الکترونهای در حال چرخش، انرژی از خود ساطع نمیکنند.

پرش کوانتومی
در بازیهای المپیک ۱۹۶۸ مکزیکو سیتی، در روز ۱۸ اکتبر، باب بیمون، ورزشکار آمریکایی رشتهی پرش طول، با پرشی به طول ۸/۹۰ متر، رکورد جهانی این رشته را به میزان ۵۵ سانتی متر ارتقا داد. پیش از آن، این رکورد

مدل اتمی نیلز بور
در سال ۱۹۱۲، فیزیکدان دانمارکی، نیلز بور به مدت چندین ماه در آزمایشگاه رادرفور به مطالعهی آزمایشات رادرفورد پرداخت و متقاعد شد که مدل اتمی رادرفورد تا حد زیادی معتبر است. اما همانطور که گفته شد، مدل اتمی رادرفورد در

روحیهی پرسشگری دانشمند
ذهن ما نسبت به اتفاقاتی که همواره به یک شکل رخ میدهد، عادت میکند. این عادت کردن تا بدانجا پیش میرود که این اتفاقات برای ما به شکل اصولی خدشه ناپذیر در میآید و ما دیگر در مورد این اتفاقات

کاستیهای مدل اتمی رادرفورد
مدل اتمی رادرفورد یا مدل سیارهای، در توجیه خطوط طیف اتمی عناصر مختلف، چندان موفق نبود. این مدل اتمی، در موارد دیگر نیز عملکرد چنان موفقی نداشت. به عنوان مثال، در این مدل اتمی الکترونها به دور هستهی اتم میچرخند.