در پست قبلی دیدیم که شبه نیروی کوریولیس چطور بر حرکت یک هواپیما اثر می گذارد. فهمیدیم که نقاط نزدیک به استوا با سرعت بیشتری از نقاط نزدیک به قطبها حرکت میکنند. اگر بخواهم ساده تر توضیح بدهم، آن هواپیما زمانی که از استوا به سمت قطبها حرکت می کند از مرجعی با سرعت بالاتر به مرجعی با سرعت پایینتر می رود و انگار از مرجع با سرعت پایینتر کمی جلو می زند. پس به سمت شرق منحرف می شود. اما زمانی که از قطبها به سمت استوا حرکت می کند از مرجعی با سرعت پایین تر به مرجعی به سرعت بالاتر می رود و انگار از مرجع با سرعت بالاتر عقب می افتد. پس به سمت غرب منحرف می شود (تصویر اول).
اما طوفان چطور شکل میگیره؟
به طور ساده، در طوفان هوا از نقاط پرفشار به نقاط کمفشار جابجا می شود. حالا فرض کنید این طوفان در نیمکرهی شمالی است. زمانی که هوای پرفشار جنوب آن نقطه بخواهد به سمت نقطهی کم فشار، یعنی به سمت شمال حرکت کند، به سمت شرق منحرف می شود. زمانی که هوای پرفشار شمال آن نقطه بخواهد به سمت نقطهی کمفشار، یعنی به سمت جنوب حرکت کند، به سمت غرب منحرف می شود. حالا به جهت انحراف جریان هوایی در شکل دوم دقت کنید. یک جریان پادساعتگرد ایجاد می شود. و به همین شکل در نیمکرهی جنوبی، اگر یک نقطهی کمفشار داشته باشیم، اگر هوای پرفشار از سمت شمال این نقطه وارد شود، به سمت شرق منحرف می شود و اگر از جنوب این نقطه وارد شود، به سمت غرب منحرف می شود. پس یک جریان ساعتگرد ایجاد می شود. جالب است بدانید که این اثر کوریولیس فقط محدود به سیارهی زمین نیست.
احتمالا قبلا در تصاویر سیارهی مشتری، آن لکهی سرخ را دیده اید (تصویر سوم).
این لکهی سرخ که تحت عنوان The great red spot شناخته می شود، به علت اثر کوریولیس در نیمکرهی جنوبی مشتری واقع شده. این طوفان آنقدر بزرگ است که یک کرهی زمین را در خودش جا میدهد. این طوفان حداقل سیصد سال است که در سیارهی مشتری در حال وزیدن است. اما با اینکه این طوفان در نیمکرهی جنوبی مشتری قرار داره، برخلاف طوفانهای زمین به صورت پادساعتگرد میچرخد. چرا؟