اَبا اِباد

Vehicle emissions

خودروهای الکتریکی، قسمت دوم

نوشتار هفته‌ی گذشته‌ی من در مورد خودروهای الکتریکی بحث‌های زیادی را برانگیخت و دوستان نظرات مختلف و (بعضا) تخصصی و ارزشمندی را در این زمینه مطرح کردند. من علاقه دارم‌ در این مورد از شما دوستان گرامی‌ام چند سوال بپرسم و نظرات شما را بدانم.

پرسش اول. بدون وجود قوانین سختگیرانه‌ی زیست محیطی، کمپانی‌های بزرگ و کوچک به خودی خود، تا چه حد برای محیط زیست ارزش قائلند؟

پرسش دوم. برای سیاستمداران یک کشور، پایداری یا sustainability بخش‌هایی از زنجیره‌ی تامین که بر سلامت مردم و‌ محیط زیست آن کشور تاثیر مستقیمی ندارد، تا چه حد حائز اهمیت است؟

پرسش سوم. به نظر شما این رویکرد که ابتدا یک تکنولوژی توسعه‌ پیدا کند و پس از اینکه به سوددهی رسید، به مشکلات سلامتی و زیست محیطی آن بیاندیشیم تا چه اندازه صحیح است؟

پرسش چهارم. آیا مشکلات کنونی انرژی در جهان را ناشی از رویکرد دوست‌داران محیط زیست می‌دانید؟

و آیا فکر می‌کنید که فعالیت دوس‌داران محیط زیست، به نوعی ایستادن مقابل پیشرفت تکنولوژی است؟

تصویر اول. تیتر یک روزنامه راجع به رسوایی آلایندگی خودروهای فولکس واگن یا دیزل گیت (یا emissiongate) در سال ۲۰۱۵. در سپتامبر ۲۰۱۵ مشخص شد که گروه فولکس واگن در تست انتشار گازهای آلاینده‌ی خودروها، تقلب کرده است. این خودروها در واقع ۴۰ برابر حد مجاز اکسیدهای نیتروژن (یا NOx) منتشر می‌کردند. این گازها از عوامل اصلی آلودگی هوا هستند.
تصویر دوم. کودکان کنگویی در حال کار در یک‌ معدن کبالت. بیش از نیمی از کبالت مصرفی جهان، در جمهوری کنگو استخراج می‌شود. کبالت جزء مهمی در ساخت باتری‌های لیتیومی است. کبالت علاوه بر اینکه قابلیت جذب از طریق استنشاق inhalation را دارد، همچنین دارای جذب پوستی یا dermal absorption است. قرارگیری طولانی مدت در معرض این فلز، ریسک‌ ابتلا به بیماری‌های مختلف از جمله‌ انواع سرطان را افزایش می‌دهد. موضوعی که در پژوهش‌های مختلف بر روی معدنچیان کنگویی معادن کبالت، مشاهده شده است.
تصویر سوم. استفاده از تترا اتیل سرب یا TEL در بنزین در سال ۱۹۲۰ آغاز شد. افزودن این ماده به بنزین‌، باعث افزایش عدد اکتان می‌شود و این موضوع، از نظر اقتصادی بسیار جذاب بود. بعدا و در سال ۱۹۶۵ ژئوشیمیدان آمریکایی کلر کامرون پترسون Clair Cameron Patterson نشان داد که استفاده از TEL در سوخت خودروها، باعث افزایش سطح سرب در محیط زیست و غذاها شده است.
قرارگیری طولانی مدت در معرض این ماده مشکلات متعددی از جمله از دست دادن حافظه، مشکلات عصبی، بی‌خوابی، روان‌پریشی، کاهش IQ و عملکرد شناختی را سبب می‌شود. با تلاش‌های پترسون، در سال ۱۹۷۵ استفاده از بنزین بدون سرب در ایالات متحده اجباری شد.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *