فرانسیس کریک، فیزیکدان انگلیسی به همراه جیمز واتسون، بیولوژیست آمریکایی و موریس ویلکینز، دیگر فیزیکدان انگلیسی، با کشف ساختار DNA جایزهی نوبل فیزیولوژی یا پزشکی سال ۱۹۶۲ را از آن خود کردند.
ادوارد ویتن، فیزیکدان آمریکایی در سال ۱۹۹۰ از بابت کارهایش بر روی نظریهی ابرریسمان (superstring theory) مدال فیلدز در ریاضیات (همان مدالی که مریم میرزاخانی مفتخر به دریافت آن شد) را از آن خود کرد. راجر پنروز ریاضیدان انگلیسی در سال ۲۰۲۰ از بابت کارهایش بر روی سیاهچالهها نوبل فیزیک گرفت. والتر کوهن، فیزیکدان آمریکایی در سال ۱۹۹۸ از بابت توسعهی نظریهی تابعی چگالی (density-functional theory)، نوبل شیمی را از آن خود کرد. ارنست رادرفورد، فیزیکدان مشهور انگلیسی در سال ۱۹۰۸، از بابت تحقیقاتش بر روی شیمی مواد رادیواکتیو، نوبل شیمی را از آن خود کرد.
هر بار که این جوایز به افرادی که در آن رشتهها مدرک دانشگاهی نداشتند، اهدا میشد، در جهان موازی عدهای از ایرانیان که در علم و تکنولوژی سرآمد ملل جهان بودند و همهی دانشمندان جهان منتظر بودند ببینند که از لب و دهان اینها چه چیزی خارج میشود تا به وسیلهی آن مرزهای علم را جابجا کنند، سریعا اعتراض میکردند که چرا کسی که در این رشته مدرک (و به زعم آنها تخصص) ندارد، جایزه را برده است. این موضوع نشان میدهد که این افراد چقدر برای تخصصها ارزش قائل هستند و به این شکل برای تمام جوامع علمی آن جهان موازی، خط مشی تعیین میکردند تا مبادا کسی که در حوزهای مدرک دانشگاهی ندارد، در آن حوزه فعالیتی کرده و یا نظری بدهد.
در حالیکه در اکثر دانشگاههای تراز اول دنیا مدتهاست که دپارتمانها و دانشکدهها ادغام شده و به جای آنها انستیتوهای مختلف ایجاد شده است که در هر انستیتو، دانشمندان و پژوهشگران رشتههای گوناگون در کنار یکدیگر به فعالیتهای علمی و پژوهشی میپردازند، عدهای هنوز به دنبال این هستند که با خطکشهای کهنهی خود، تخصصها را تفکیک کرده، اجازه ندهند کسی در چیزی که در آن مدرک دانشگاهی ندارد، وارد شود و اگر وارد شد، شدیدا به او حمله میکنند.
در این دنیای موازی که بر مدار فکر این دسته از هموطنان که احساس مسئولیت عجیبی در کنترل و هدایت مسیر علمی دارند، حرکت میکند، هیچیک از حوزههای بینرشتهای (interdisciplinary studies) مانند بیوفیزیک، بیوشیمی، بیومکانیک، فیزیک پزشکی و… هیچگاه ایجاد نخواهد شد، چرا که هیچ یک از دانشمندان اجازه ندارند در حوزهای غیر از حوزهای که در آن مدرک دارند، وارد شوند.
ضمنا در این جهان موازی اصلا خبری از افرادی همچون مایکل فارادی (یا به قول ماکسول، نیوتن الکترومغناطیس)، گرگور مندل (پدر علم ژنتیک) و زیگموند فروید (پدر علم روانکاوی) نیست. چرا که اولی اصلا تحصیلات آکادمیک نداشت، دومی یک کشیش بود و سومی یک پزشک.