یکی از شاخههای بسیار جالب علم، رفتارشناسی جانوران یا ethology است که به مطالعهی رفتار جانوران به شکل علمی میپردازد.
در این علم، به رفتار جانوران گوناگون به عنوان یک صفت تکاملی نگاه میشود. بدین معنا که مشخص میشود یک رفتار خاص چگونه در خلال تکامل طبیعی شکل گرفته است. دانشمندان این حوزه معمولا بیشتر به بررسی یک نوع رفتار خاص در گونههای مختلف و غیرمرتبط علاقهمندند تا بررسی یک رفتار در یک گونهی خاص. این رشتهی علمی تاکنون دانشمندان بزرگی به خود دیده است اما شاید بتوان ریشههای این رشتهی علمی را در کارهای چارلز داروین Charles Darwin و آلفرد راسل والاس Alfered Russell Wallace (ارائه دهندگان نظریهی انتخاب طبیعی Natural Selection) یافت. یکی از رفتارهای عجیب در بین جانوران، علاقه به حفاظت از نوزادان و کودکان یک گونهی دیگر است. این رفتار در مورد حیوانات خانگی مانند سگ و گربه، نمود بیشتری دارد. سوالات زیادی در این زمینه وجود دارد.
اینکه علت بروز چنین رفتاری چیست؟
اینکه حیوان چطور تشخیص میدهد که این یک کودک یا نوزاد است؟
آیا ویژگیهای فیزیولوژیکی چهرهی کودکان و نوزادان، به عنوان یک محرک بیولوژیکی عمل کرده و توجه حیوانات را به خود جلب میکند و تمایل به رفتارهای محبت آمیز همچون مراقبت را در آنها برمیانگیزد؟
آیا وجود ویژگیهای فیزیکی و رفتاری مشترک بین نوزادان و کودکان و حیوانات خانگی، مبنای جذب این حیوانات به کودکان است؟
آیا حیوانات خانگی این رفتار را از نحوهی رفتار والدین کودک با او آموخته و آن را تکرار میکنند؟
در هر صورت این رفتار، هماکنون موضوع تحقیقات زیادی در این رشتهی علمی است. اما هدف از این نوشتار، معرفی یک رفتار خاص در درون افراد یک گونهی خاص است که نه تنها از کودکان و نوزادان درون آن گونه محافظت نمیکنند، بلکه خود نیز آنها را از بین میبرند. بد نیست که دانشمندان رشتهی رفتارشناسی جانوران به مطالعهی رفتاری این جمعیت خاص بپردازند تا مشخص شود که منشا این رفتار دقیقا چیست؟ در هفتههای اخیر در کشورم ایران، جانورانی که (تنها) براساس تقسیمبندی زیست شناسی درون گونهی انسان قرار میگیرند، تعداد زیادی از کودکان (بیش از ۵۰ نفر) را به قتل رساندهاند. این رفتار بسیار عجیب است که یک حیوان خانگی مثل گربه یا سگ از کودک انسان محافظت میکند، اما فردی که طبق تعریف زیست شناسی انسان نامیده میشود، به از بین بردن کودکان انسان مبادرت ورزد.