مدتی قبل در شبکهی اجتماعی لینکدین دیدم که شخصی در حمایت از نظام حاکم بر ایران پستی منتشر کرده و در نهایت به منظور تایید گفتههایش، بدین موضوع اشاره کرده بود که استاد فلان دانشگاه یا شاگرد اول فلان مقطع در فلان دانشگاه یا استاد نمونهی فلان سال بوده است.
جدا از میزان اعتبار این عناوین و افتخارات (با توجه به سیاستزدگی و عدم استقلال سیستم آموزش عالی ایران) و صرف نظر از اینکه این عناوین هیچ ارتباطی با زمینهای که این شخص در مورد آن نظر میدهد ندارد (مثل اینکه فوتبالیستی در مورد یک موضوع علمی نظر داده و برای اثبات آن به موفقیتهایش در عرصهی فوتبال اشاره کند)، در دل این ادعا یک نوع مغالطه نهفته است که بهتر است بدان بپردازیم.
این روش مغالطه چیز جدیدی نیست و تحت عنوان مغالطهی توسل به مرجعیت یا Argument From Authority Fallacy یا Appeal to Authority Fallacy از آن نام برده میشود.
بارها دیدهام که حتی در مباحث علمی اشخاص بعضا به این مغالطه متوسل میشوند. مثلا عدهای میگویند اینشتین مخالف سرسخت نگاه کوانتومی بوده است، پس فیزیک کوانتوم اساسا غلط است. در این روش مغالطه شخص برای اثبات گفتههایش، سخنانش را به خود یا شخص دیگری که در آن زمینه صاحب نظر است، ارجاع داده و آن را به غلط، به عنوان دلیلی بر مدعای خود ارائه میدهد. و صد البته این یک نوع مغالطه بوده و در بین اندیشمندان ارزش چندانی ندارد. حتی اگر شخصی در یک رشتهی علمی برندهی جوایز معتبری شده باشد و نظریات مهمی در آن رشته ارائه داده باشد و از هر نظر، انسان سرشناسی در آن حوزه باشد، باز هم برای ارائهی یک نظریهی جدید، باید دلایل و شواهد کافی ارائه دهد و روش علمی (برای نظریات علمی) یا روش فلسفی (برای نظریات فلسفی) را به کار بندد. وگرنه صرف اینکه این نظر یک شخص خاص بوده است، دارای ارزش خاصی نیست و کسی بدان وقع خاصی نمینهد.
لینوس پاولینگ، شیمیفیزیکدان آمریکایی، تنها شخصیست که در تاریخ نوبل، به تنهایی (unshared) برندهی دو جایزهی نوبل، یکی در شیمی (۱۹۵۴) و دیگری صلح نوبل (۱۹۶۲) شده است.
در سالهای پایانی عمرش، توجه پاولینگ به خواص آسکوربیک اسید (ویتامین سی) معطوف شد و ادعا کرد که در صورت دریافت مقادیر نسبتا زیاد (مگا دُز) ویتامین سی، بدن در مقابله با سرماخوردگی و دیگر بیماریها ایمن خواهد شد. تمرکز او بر روی خواص ویتامین سی شکلی افراطی به خود گرفت. او چندین کتاب در این زمینه منتشر نمود و حتی یک موسسهی تحقیقاتی برای تحقیق بر روی خواص اعجاب انگیز ویتامین سی تاسیس کرد. در حالیکه نتایج آزمایشات، نظریات او را تایید نمیکرد، او تا بدانجا پیش رفت که ادعا کرد ویتامین سی در درمان سرطان نیز موثر است. اگرچه پاولینگ تا پایان عمر، همچنان به خاطر دستاوردهای قبلیش مورد احترام بود، اما کارهای بعدی او چندان مورد توجه جامعهی علمی قرار نگرفت. در اینکه او دانشمند بزرگی بوده است، شکی نیست. اما نمیتوان با این مقدمه، تمامی نظریات او را پذیرفت. بله عدم اعتماد به مرجعیت، یکی از اصول مهم علم است.