اَبا اِباد

Sadegh Hedayat

در ستایش نویسندگان

مدتی قبل دوستی از من پرسید که چه چیزی تا به حال بیشتر از هرچیز دیگر، باعث شگفتی تو شده است؟

او با توجه به شناختی که از من داشت انتظار داشت که در پاسخ، مساله‌ای از فیزیک کوانتوم یا نظریه‌ای در اخترفیزیک یا موضوع علمی دیگری را مطرح کنم، اما پاسخ من این بود: “دنیای خیالی نویسندگان”. هرگاه کتابی از نویسنده‌ی معروفی به دست می‌گیرم، در حین خواندن کتاب مرتبا به خود یادآور می‌شوم که این نویسنده، این داستان را از هیچ خلق کرده است. اتفاقات این داستان ما به ازای خارجی ندارد؛ اما با این حال، نویسنده آن را با جزئیاتی بیشتر از جزئیات زندگی روزمره‌ی واقعی یک انسان توصیف کرده است. هر بار که انسان این کتاب‌ها را به دست می‌گیرد، باز هم احساس می‌کند که تمامی شخصیت‌ها زنده هستند. گویی جهانی موازی با این جهان وجود دارد که در آن، همه چیز همیشگی‌ست و شخصیت‌ها همگی نامیرا هستند.

در این جهان، آنتوان دوسنت اگزوپری، خلبانی‌ست که هواپیمایش در وسط صحرای آفریقا سقوط کرده، داش آکُل همچنان در تب عشق مرجان دختر حاجی صمد می‌سوزد، راسکولنیکف درگیر عذاب وجدان و ترس ناشی از قتل دو نفر است، بیلی‌ها هر بار از گذشته عبرت نگرفته و دوباره به اسلام انگ می‌زنند که با مشدی رقیه ارتباط داشته است، استاد ماکان باز هم نقش چشم‌های فرنگیس را اینچنین فریبنده می‌کشد، گرگور سامسا دوباره صبحی از خواب بیدار می‌شود و خود را به شکل یک سوسک می‌بیند. هربار، هرکسی، در هر زمان و مکانی و به هر زبانی این داستان‌ها را می‌خواند، گویی دوباره همان داستان تکرار می‌شود و این دنیاها دوباره ایجاد می‌شود. بله برای من تا به حال چیزی عجیب‌تر از قدرت تخیل نویسندگان بزرگ نبوده است.

راستی هنوز هم آن گزمه‌های مست در بوف کور صادق هدایت، در حال پرسه زدن در کوچه‌ها، فحش‌های هرزه به هم می‌دهند و هنوز هم دسته جمعی می‌خوانند: بیا بریم تا می خوریم شراب ملک ری خوریم حالا نخوریم کی خوریم؟

– اَبا اِباد

تصویری از صادق خان هدایت، نویسنده و متفکر بزرگ معاصر که به کمک یک ابزار هوش مصنوعی، آن را رنگی کردم.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *