اَبا اِباد

بحث و گفتگو

ضرورت بحث و گفتگو

مدتی قبل قسمتی از سخنرانی آنالنا بربوک وزیر امور خارجه‌ی آلمان را می‌خواندم. صرف نظر از اینکه موضوع آن سخنرانی چه بود یا نظر من در مورد آن موضوع خاص چیست، این قسمت از سخنرانی او برایم جالب توجه بود، جایی که گفته بود :

«این قابل فهم است که افراد به جای چالش و تعامل با نگاه‌ها و نظرات دیگر مایل باشند به وضعیتی از  انزوای مبتنی بر یک خلوص اخلاقی پناه ببرند، منتهی خطر چنین ساده‌سازی‌هایی این است که شکاف‌ها و گسل‌ها را در جامعه ما تشدید می‌کند.»

البته با توجه به اینکه او یک سیاستمدار است و سایر سخنرانی‌های او شبیه دیگر سیاستمداران سطحی‌ و برای جلب توجه عموم مردم است ، بعید می‌دانم که این عبارت عمیق متعلق به او باشد و بیشتر به نظر می‌رسد این عبارت را از یک فیلسوف وام گرفته باشد یا در یک کتاب فلسفی خوانده باشد. اما اگر به جای این موضوعات به اصل این عبارت بازگردیم، موضوع مهمی را به ما یادآوری می‌کند، اینکه افراد برای فرار از بحث و خودداری از پاسخگویی به این مَثَل کلیشه‌ای که عیسی به دین خود و موسی به دین خود، استناد می‌کنند و ترجیح می‌دهند به جای اینکه نظراتشان طی یک بحث به چالش کشیده شود، در مورد نظراتشان با دیگران حرفی نزنند، یک امر خطرناک است. به این شکل فرد در یک مارپیچ خود تاییدی افتاده و خودش نظرات خودش را تایید یا رد می‌کند.

اگرچه شاید این موضوع در ابتدا مشکل بزرگی ایجاد نکند، اما رفته رفته شخص در آن نظر و دیدگاه خود دچار یک‌ دگم اندیشی می‌شود. در نهایت این شخص اطراف خود را با افرادی پر می‌کند که همگی نظر او را تایید می‌کنند و بدین شکل، یک گسل فکری در آن جامعه ایجاد می‌شود. جزیره‌ای از افرادی که تنها نظر خود را قبول دارند و کسی را به درون جزیره‌ی فکری خود راه نمی‌دهند. اما این را نیز باید اضافه کنم که اگرچه بحث و گفتگو در مورد انواع نظریات و فکریات بسیار حائز اهمیت و مفید است، اما نباید از شرایط بحث نیز غافل شد.

مثلا اینکه بدانیم شخصی که در حال بحث و گفتگو با او هستیم، در همان سطحی که ما بحث می‌کنیم و می‌اندیشیم بحث می‌کند. مثلا کسی که فیزیک را تنها از خلال خواندن کتاب‌‌های عامه فهم سازی علم مانند کتاب‌های هاوکینگ یا فاینمن یا از طریق مستندهای نیل دگراس تایسون یا حتی پست‌های صفحه‌ی ابا اباد آموخته است، نباید به خود اجازه دهد که با فیزیکدانی که فیزیک را عمیقا و با کتب آکادمیک آموخته است، وارد بحث شود. چیزی که آن شخص از فیزیک می‌داند تنها یک شبح از فیزیک است نه بیشتر. همچنین اگر یک فیلسوف با کسی که تا به حال یک کتاب فلسفی ورق نزده و از روش فلسفه ورزیدن اطلاعی ندارد وارد بحث شود، ارزش افزوده و خروجی چندانی ندارد. در چنین بحث‌هایی معمولا شخصی که به آن موضوع احاطه ندارد، عمدا یا سهوا، به انواع مغالطه‌ها و سفسطه‌ها دچار می‌شود که برای خودش چیزی جز جهل بیشتر و برای طرف متخصص، به جز از دست رفتن وقت و زمانش آورده‌ی دیگری ندارد.

یک فرمول ساده : بحث و گفتگو بسیار عالی‌ست، اما در هر بحثی ابتدا بپرسید آیا ما داریم در مورد یک موضوع صحبت می‌کنیم و آیا زبان مشترکی برای آن بحث داریم یا نه؟

اگر زبان مشترکی ندارید،آن بحث را رها کنید چرا که به نتیجه نخواهد رسید، مگر اینکه ابتدا یک زبان مشترک پیدا کنید.

– اَبا اِباد

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *