اکنون در هر جایی هستید، چه صداهایی را میشنوید؟ شاید در فصل بهار در نزدیکی خانهی شما صدای یک چکاوک میآید. شاید هم صدای رعد و برق و بارانهای بهاری به گوشتان میرسد. شاید نزدیک دریا هستید و از شنیدن صدای امواج دریا و صدای مرغهای دریایی لذت میبرد. شاید در قسمت شلوغی از شهر زندگی میکنید و صدای بوق ماشینها یا صدای آژیر آمبولانسها شما را میآزارد. شاید اکنون که این متن را میخوانید همزمان در حال گوش دادن به یک موسیقی زیبا هستید و حس سرخوشی از آن میگیرید. شاید نوزادی در خانه دارید و صدای گریهی او خانه را برداشته است. شاید صدای بازی کودکان در کوچه، خواب عصرگاهی شما را بر هم زده است و هزاران شاید دیگر.
اما همهی این صداها یک چیز را به خوبی نشان میدهد و آن جنب و جوش و زندگی در سطح زمین است. راستی اگر روزی یک آدم فضایی وارد زمین شود و برای اولین بار این صداها را بشنود، چه حسی به او دست میدهد و کدام صداها برای او جالب و جذاب است؟
آیا صدای گریهی نوزاد برایش جذاب است یا او را میآزارد؟
آیا شنیدن صدای زوزهی باد برایش آرامش بخش است یا او را میترساند؟
البته حالا که آدم فضاییها نیامدهاند و معلوم نیست کی سر و کلهشان پیدا میشود. اما ما میتوانیم برای آنها پیغام بفرستیم و به آنها بگوییم در زمین ما چه خبر است. شاید اینطوری بدانند ما انسانها چقدر مهربانیم و همواره دنبال صلح هستیم! ما که نمیدانیم آنها کجایند. در عوض میتوانیم چند پیغام بی هدف به فضا بفرستیم تا شاید روزی آدم فضایی بخت برگشتهای پیغام ما را دریافت کند و بفهمد ما اینجا برای خودمان کسی هستیم و فرّ و قدرتی برای خودمان به هم زده ایم. اما یک اشکال دیگر وجود دارد.
آن آدم فضایی بیچاره که زبان آدمیزاد حالیش نیست. او نه ۵۰۴ لغت ضروری انگلیسی را میفهمد، نه گرامر آلمانی یاد گرفته و نه از اشعار فارسی سر در میآورد. پس بهتر است به جای اینکه برایش چیزی بنویسیم، برایش عکس و وویس (همان پیغام صوتی) بفرستیم. البته امیدواریم که مانند بعضیها از اینکه به جای پیغام نوشتاری، وویس داده ایم، یک وقت بهشان برنخورد و با خودشان نگویند این انسانها هم احترام سرشان نمیشود و بعد نخواهند از بابت این توهین بزرگ با ما سر جنگ پیدا کنند.
به هر حال ما خطر کردیم و این پیغام را در سال ۱۹۷۷، به همراه فضاپیماهای وویجر ۱ و وویجر ۲ به فضا فرستادیم به این امید که روزی به دست آدم فضایی خوشبختی برسد و بعد اگر خوشش آمد پاسخی بدهد و ما انسان ها بالاخره از تنهایی در بیاییم و لااقل اگر خودمان به درد یکدیگر نمیخوریم، آن آدم فضایی دست ما را هم بگیرد و به سیارهی خودش ببرد. البته اینجا دیگر نباید از اینکه آدم فضاییها پیغاممان را دیر سین کرده اند، چیزی به دل بگیریم. چرا که آنها اگر در خانه باشند، باز هم حداقل چند ده هزار سال تا چند صد هزار سال طول میکشد تا پیغام ما به دستشان برسد.
پینوشت: صفحهی طلایی وویجر (Voyager Golden Record) دو صفحهی فونوگرافی (منظور همان صفحات گرامافون است) است که روی فضاپیماهای وویجر قرار داده شد. این صفحات حاوی تصاویر و صداهایی منتخب برای به تصویر کشیدن تنوع زندگی و فرهنگ روی زمین است و هدف آنها، ارائهی داستانی از کرهی زمین به فرازمینیهاست. ویدئوی زیر، بخشی از صداهای گنجانده شده روی این صفحات است.
– ابا اباد