اَبا اِباد

آیندگان از چه بابت ما را سرزنش خواهند کرد؟

آیندگان از چه بابت ما را سرزنش خواهند کرد؟

صادق خان هدایت جایی در کتاب فوائد گیاهخواری می‌گوید : “ما چقدر به سادگی نیاکان خودمان خندیدیم، روزی می‌آید که آیندگان به خرافات ما خواهند خندید.” این سخن یا بهتر است بگوییم سوال، از نظر من سوال بسیار عمیقی‌ست که هرکسی بایستی آن را از خودش بپرسد. ما که اکنون گذشتگان را سرزنش می‌کنیم، خودمان گذشتگان آیندگانی هستیم و آن آیندگان ما را از چه جهت سرزنش خواهند کرد؟

احتمالا کسانی که در گذشته می‌زیسته‌اند، کارهای خود را کاملا عقلانی و مبتنی بر منطق می‌‌دیده‌اند و احتمالا اصلا فکرش را نمی‌کرده‌اند که روزی مردمانی بیایند و آن‌ها را براساس همان بدیهیات سرزنش کنند. اما آن مردم آمدند و سرزنش هم کردند. مثلا ما ایرانیان با مطالعه‌ی تاریخ، گذشتگانمان را بسیار سرزنش می‌کنیم که در دوره‌ی قاجار، سرزمین‌های زیادی از ایران جدا شده و مردم و حکومت هیچ کاری نکرده‌اند. دوباره وقتی عقب‌تر می‌رویم، می‌گوییم چرا ایرانیان در زمان ساسانیان در مقابل حمله‌ی اعراب، مقاومت زیادی نشان نداده‌اند و مسلمان شده‌اند.

این مختص ما ایرانیان نیست.

مثلا آلمانی‌‌ها گذشتگان خود را از بابت پشتیبانی از تفکرات نازی‌‌ بسیار سرزنش می‌کنند. ژاپنی‌‌ها از بابت وحشی‌‌گری‌‌هایی که در جنگ جهانی دوم نسبت به چینی‌‌ها داشته‌اند، گذشتگان خود را سرزنش می‌کنند. بسیاری از اروپایی‌‌ها و آمریکایی‌‌ها، گذشتگان خود را از بابت رفتاری که با آفریقایی‌‌تبارها داشته‌‌اند مورد سرزنش قرار می‌دهند. استرالیایی‌‌ها گذشتگان خود را از بابت برخوردهای وحشیانه با بومیان استرالیا سرزنش می‌‌کنند. تقریبا هر گروهی در برهه‌هایی از تاریخ، رفتار اشتباه و بعضا غیرانسانی داشته است. این مساله ممکن است حتی محدود به یک امر سیاسی نباشد، بلکه یک فرهنگ اشتباه یا بهتر است بگوییم بی‌فرهنگی باشد.

مثلا امروز اگر شما ببینید یک مرد، همسر یا فرزند خودش را کتک می‌زند، تعجب می‌کنید و از آن زن یا کودک دفاع می‌کنید. اما چند دهه قبل، این مساله طبیعی تلقی می‌‌شد. اما اکنون و با رشد فرهنگ، دیگر این امر به هیچ عنوان یک مساله‌ی طبیعی دیده نمی‌شود. ما حتی گذشتگان را از بابت بدرفتاری مردها با همسرانشان و کودکانشان سرزنش می‌کنیم. حالا هم مطمئنا ما مشکلاتی داریم که به نظرمان خیلی طبیعی‌ و بدیهی‌ست.

اما در واقع بسیار نادرست و غیرمنطقی‌ و به دور از تمدن است. مثلا اکنون در فرهنگ ما ازدواج مرد با مرد یا زن با زن، یک چیز عجیب و غریب و مذموم تلقی می‌شود. در حالیکه این موضوع غیرطبیعی نیست و در بسیاری گونه‌ها نیز دیده می‌شود. اینکه ما نمی‌توانیم چنین چیزی را بپذیریم دلیل بر غیرطبیعی یا مضر بودن یا بد بودن آن نیست. انسان خردمند، به جای تن دادن به عرف و دنباله روی، همواره تفکرات خودش را پالایش می‌کند و زوائد و خطاها را آن می‌زداید.

– اَبا اِباد

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *