خب این مشخص است که هیچکس نمیگوید ماست من ترش است و وقتی ارزش و معیاری جدید در یک جامعه ایجاد میشود، همه میخواهند وانمود کنند که آن معیار را دارند و به همین علت با ارزش هستند.
مثلا چند سالیست که توجه جوامع مختلف به مسالهی پایایی (sustainability#) افزایش یافته و حالا همهی کمپانیها میخواهند خودشان را یک برند پایدار نشان دهند و به این صورت، نظر مشتریهای بیشتری را به خود جلب کنند و مسالهی پایایی نیز خیلی از اوقات و برای خیلی از کمپانیها، در حد تبلیغات و شوآف است.
برای حل این موضوع، میتوان معیارهای واقعی و کمّی تعریف کرد و سپس، برندهای مختلف را براساس معیارهای پایایی سنجید تا هر کمپانی و هر برندی، خودش را یک کمپانی یا برند پایدار معرفی نکند. یکی از این معیارها ESG است.
این شاخص که برگرفته از سه کلمهی محیط زیستی (Environmental)، اجتماعی (Social) و مدیریت (Governance) است، در سال ۲۰۰۴، به ابتکار تعدادی از موسسات مالی و به دعوت سازمان ملل متحد United Nations، تعریف شد. این معیارها، برای سنجش پایداری، اخلاق مداری و تاثیر اجتماعی یک شرکت تعریف شده اند. همانطور که میبینید، این متفاوت از معیارهای رایجیست که معمولا کمپانیها را براساس درآمد و سود و زیان میسنجد.
معیار اول در ESG، مربوط به مسائل زیست محیطیست و نشان میدهد که فعالیت یک کمپانی از منظر تولید زباله، ایجاد آلودگی، کاهش منابع، انتشار گازهای گلخانهای، تغییرات آب و هوایی و جنگل زدایی چه تاثیری بر محیط زیست داشته است. یک کمپانی نمیتواند برای تولید محصولاتش، هزاران هکتار جنگل را نابود کند و بعد ادعای پایایی هم داشته باشد و از این موضوع، استفادهی تبلیغاتی بکند.
از طرف دیگر، اگر فعالیت یک کمپانی بسیار سودده باشد و همچنین حداقل آسیب را به محیط زیست برساند،
آیا میتوان گفت که این کمپانی پایاست؟
باید پرسید که این کمپانی نسبت به کارمندان خودش چگونه رفتار میکند؟
آیا محیط کار این کارمندان، استانداردهای بهداشتی و ایمنی و روحی و روانی را داراست و این کارمندان در محیط سالمی مشغول به کار هستند؟
آیا در این سازمان تبعیضی علیه گروههای مختلف وجود ندارد؟
آیا فعالیت این کمپانی، با توسعهی شرایط مردم آن منطقه همراه است یا این کمپانی فقط برای خودش پول میسازد؟
معیار دوم ESG این مسائل اجتماعی را میسنجد. اما اگر یک کمپانی اینها را داشته باشد، کافیست؟
سوال بعدی این است که اصلا مدیریت در این کمپانی به چه شکلیست و آیا این کمپانی سیستم اجرایی سالمی دارد؟
آیا ساختاری دارد یا هرکس صبح زودتر برسد، او در آن روز رئیس است؟
آیا از نوآوری در آن کمپانی حمایت میشود یا هرکس ایدهی جدیدی داشته باشد، سریعا توسط دیگران ناک اوت میگردد؟
میبینیم که این معیارها، جنبههای مختلفی را در نظر دارد. جالب است بدانید، این معیار اکنون به یکی از موارد مورد توجه نوع خاصی از سرمایه گذاری تبدیل شده است که به آن ESG-investing میگویند.
تصویر بالا: رتبه بندی کمپانیهای برتر جهان از نظر امتیاز ESG در سال ۲۰۲۳، مرجع Statista
– اَبا اِباد