اَبا اِباد

مسائل هزاره

مسائل هزاره

احتمالا شما نیز به خاطر داشته باشید که در روزهای پایانی سال ۹۹، بسیاری از بخش‌های اداری ایران، به چه کنم چه کنم افتاده بودند که وقتی قرن عوض می‌شود و وارد سال ۱۴۰۰ می‌شویم، تکلیف متغیرهایی که برای سال، به صورت دو رقمی تعریف شده اند، چه می‌شود؟

چرا که وقتی مقدار متغیر مربوط به سال از ۹۹ به ۰۰ تغییر کند، برای کامپیوتر این ۰۰ معادل همان تک صفر است.

همین اتفاق پیشتر برای کشورهایی که با تقویم میلادی کار می‌کردند، افتاده بود که به مساله‌ی سال ۲۰۰۰ یا Y2K Problem معروف شد. آن‌ها با همین مشکل اما در پایان هزاره روبرو بودند نه پایان قرن. در این کشورها نیز این مساله به وجود آمده بود که وقتی متغیر سال از ۱۹۹۹ به ۲۰۰۰ تغییر می‌کند، با آن ۰۰۰ چه کار کنند. خب انسان اولین بار بود با چنین مشکلی مواجه می‌شد و این مشکلی جدید بود. در سال ۱۸۹۹ یا سال ۱۲۹۹ یا قرن‌های قبل از آن، اساسا کامپیوتری وجود نداشته که کسی نگران صفر شدن دو رقم سمت راست متغیر سال باشد.

انگار ما هرچقدر جلوتر می‌رویم و پیشرفت کنیم، مسائلمان هم پیشرفته‌تر و پیچیده‌تر می‌شود. مثلا قدیم اگر جنگی‌ میشد، دو سپاه به بیرون شهر می‌رفتند و بعد پهلوانان هر سپاه، یک به یک به مصاف هم رفته و بعد از اینکه چند نفر کشته می‌شدند، دیگری شکست را پذیرفته و بیخیال جنگ شده و این مساله به این سادگی حل می‌شده است. حالا اما دو سپاه نه تنها باید همدیگر را لت و پار کنند، بلکه مردم بیگناه و غیرنظامی هم باید آنقدر کشته شوند تا در نهایت یک راه حلی پیدا شود و صلح‌نامه‌ای که جوهر خودکارش از خون بیگنهانان ساخته شده باشد، امضا شود.

حالا این داستان‌ها را که بیخیال شویم، در علم و ریاضیات هم، هرچقدر جلوتر می‌رویم مسائل پیچیده‌تر می‌شود، چرا‌ که‌ به‌ سطوح بنیادین‌تر نزدیک می‌شویم. البته در نهایت هدف علم، ساده کردن و تجمیع همه‌ی مدل‌های موجود به یک‌ مدل واحد است.

غرض از بیان این دو موضوع اینکه در سال ۲۰۰۰، موسسه‌ی ریاضی کِلِی Clay Mathematics Institute ، هفت مساله‌ی ریاضی را مشخص کرد که به مسائل هزاره (Millennium Problems) مشهور هستند؛ چرا که در ابتدای‌ هزاره‌ی سوم و برای حل در همین هزاره‌ی سوم تعیین شدند.

این موسسه به هرکسی که بتواند یکی از این مسائل را حل کند، یک‌ میلیون دلار آمریکا جایزه اعطا می‌کند. البته این راه خوبی برای ثروتمندتر شدن نیست، چرا که راه‌های بسیار ساده‌تری از حل این مسائل وجود دارد و از طرف دیگر، تا پایان این هزاره هنوز ۹۷۶ سال باقی مانده و‌ معلوم نیست این موسسه تا آنموقع سر حرفش بماند. تا به امروز، تنها یکی از این هفت مساله حل شده است که به حدس پوانکاره (Poincaré conjecture) مشهور است.

کسی که این مساله را حل کرده، همان گریگوری پرلمان معروف است که قبلا در موردش نوشته بودم. عده‌ای آنموقع به سر و وضع پرلمان و اینکه به خودش نمی‌رسد اعتراض کرده بودند. اولا باید بگویم این اعتراض‌ها به گوشش نمی‌رسد چون پرلمان لینکدین یا حتی اینترنت ندارد. ثانیا اینکه علت این موضوع اصلا به خاطر فقر نیست، چرا که پرلمان جایزه‌ی یک میلیون دلاری موسسه‌ی کِلِی را نیز هیچگاه نپذیرفت. او‌ خودش دوست دارد و انتخاب کرده، اینطور زندگی کند.

– اَبا اِباد

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *