اَبا اِباد

سر فرانسیس بیکن

چهار بت جعلی بیکن

سر فرانسیس بیکن، فیلسوف و همه‌چیزدان (polymath) انگلیسی بود که از او به عنوان پدر تجربه گرایی (امپریسیسم یا empiricism) و همچنین پدرخوانده‌ی علم یاد می‌شود. او یکی از اولین فیلسوفانی بود که درباره‌ی لزوم به کارگیری روش علمی برای شناخت جهان، سخن گفت. او در کنار اینکه دانشمندان را به به کارگیری روش علمی تشویق و مزایای این روش منظم، مشخص، قدرتمند و دقیق را برای کسب دانش قابل اعتماد را تشریح می‌کند، آن‌ها را از چهار دسته بت جعلی (false idols) برحذر می‌دارد. بت‌هایی که بر تفکر ما تاثیر می‌گذارند و به راحتی ما را از مسیر نیل به حقیقت دور می‌سازند. از نظر بیکن، تمایل ما انسان‌ها به این چهار دسته بت، آنچنان زیاد است که ما در فعالیت علمی‌مان، پیوسته در معرض خطر هستیم و بایستی مراقب باشیم که تحت تاثیر آن‌ها قرار نگیریم.

اما این بت‌ها عبارتند از:

۱ – بت‌های قبیله (idols of the tribe) : این‌ها در بین همه‌ی انسان‌ها مشترک‌اند و مربوط به طبیعت انسان‌ می‌باشند. تمایل ما به باور به آنچه از راه حواسمان به دست آمده است، حال اینکه می‌دانیم حواس ما شدیدا در معرض خطاست. اینکه قضاوت‌های ما تحت تاثیر احساساتمان قرار دارد. اینکه تمایل داریم هرچیزی را به زور هم که شده، منطبق بر نظر خویش تفسیر کنیم. اینکه انتظارات و پیش‌بینی‌های ما کاملا منطبق بر درک ماست‌. تحصیلات شخص، کتاب‌هایی که شخص خوانده، تجربیات شخص و افرادی که شخص آن‌ها را تحسین می‌کند، از این نوع هستند.

۲ -بت‌های غار (idols of the cave) : اینکه هر شخص، لانه یا غار مخصوص خودش را دارد. هرکسی، نور حقیقت را با خلق و خو و شخصیت خاص و منحصر بفرد خود، می‌یابد و درک می‌کند. درک ما از حقیقت جهان، به شدت شخصی‌ و منحصر بفرد است. اینکه شخص سعی می‌کند هرچیزی را با تخصص خودش بسنجد، اینکه شخص بسیار کلی‌نگر باشد یا بسیار جزئی‌نگر است. اینکه شخص همواره نگاهش فقط به گذشته یا فقط به آینده است. اینها همگی از این جنس بت‌ها هستند. ۳ – بت‌های بازار (idols of the market place) : این بت‌ها در نتیجه‌ی تعاملات بین انسان‌ها ایجاد می‌شود. از آنجایی که تعامل بین انسان‌ها به واسطه‌ی زبان است، این بت‌ها مرتبط با زبان هستند. کلمات از دو طریق ما را به اشتباه می‌اندازند. اول اینکه یک‌ کلمه برای مردمان مختلف، معانی متفاوتی دارد. دوم اینکه انسان تمایل زیادی دارد که زبان را با واقعیت، اشتباه بگیرد. اینکه دو شخص در مورد یک چیز مشابه حرف میز‌نند، اما در واقع فکری که آن‌ها دارند متفاوت است.

۴ – بت‌های تئاتر (idols of the theatre) : نمایش سیستماتیک چیزی اشتباه به عنوان واقعیت، چیزهایی که هیچ ارتباطی با واقعیت ندارند. ادیان، نُرم‌ها و مناسبات اجتماعی، تفکرات حزبی و گرایشات سیاسی از این نوع هستند. چه کسی که به کمونیسم باور دارد، چه کسی که به لیبرالیسم باور دارد، چه هر ایدئولوژی دیگری، همگی در معرض چنین بت‌هایی قرار دارند.

علت اینکه بیکن از این چهار دسته، تحت عنوان “بت” یاد می‌کند این است که این‌ها تصورات نادرستی هستند که ما تمایل عجیبی به احترام به آن‌ها داریم. این چهار مورد، مواردی هستند‌ که ما به واسطه‌ی آن‌ها، در درک حقیقت دچار خطا می‌شویم و امور از جنس حقیقت نیستند را به جای اموری که از جنس‌ حقیقت هستند، می‌شناسیم. ما زمانی می‌توانیم حقیقت را آنگونه که هست درک کنیم که بتوانیم، خودمان را از شر این چهار دسته بت آزاد کنیم. در غیر این صورت، گویی عینک زردی بر چشمانمان داریم و فکر می‌کنیم جهان تماما زرد است.

– اَبا اِباد

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *