جیمز جوزف “وایتی” بولگر جونیور، رئیس یک باند جنایات سازمان یافته در آمریکا بود که گروهی از اوباش و مجرمین خطرناک را در شهری در نزدیکی بوستون در ایالت ماساچوست رهبری میکرد. در دسامبر سال ۱۹۹۴، بولگر از منطقه بوستون گریخت و پس از اینکه یک مسئول سابق اف بی آی، صدور یک کیفرخواست علیه او را خبر داد، مخفی شد. بولگر برای شانزده سال فراری بود. پس از دستگیری وی در سال ۲۰۱۱، دادستان فدرال بر اساس شهادت هیئت منصفه و دیگر همکاران جنایتکار سابقش، بولگر را برای نوزده قتل محاکمه کرد. در تمام این مدت، بولگر همواره جزو ده مظنون بسیار خطرناک تحت تعقیب پلیس فدرال بود.
اما دست بر قضا این آقای بولگر جانی، یک برادر به نام ویلیام مایکل بولگر داشت که برخلاف برادرش، یک وکیل و سیاستمدار و رئیس سابق مجلس سنای ایالت ماساچوست بود و برای خودش برو و بیایی داشت. البته در مدتی که بولگر جونیور تحت تعقیب بود، برادرش رئیس دانشگاه ماساچوست بود. اما وقتی اف بی آی به سراغ بولگر سیاستمدار آمد و خواست از او آدرس برادر جانیاش را بگیرد، او از این کار امتناع کرد. دادگاه چنین استدلال کرد که بولگر با امتناع از همکاری برای دستگیری برادرش، نشان داده که نسبت به برادر جنایتکار خود، وفاداری بیشتری نسبت به مردم ماساچوست دارد. بولگر اما پاسخ داد که : هرگز چنین فکری نکرده ام. اما من صادقانه به برادرم وفادارم و به او اهمیت می دهم، امیدوارم هیچ وقت به کسی بر علیه او کمکی نکنم، من تعهدی ندارم که به همه کمک کنم تا او را دستگیر کنند.
به خاطر تبلیغات زیاد منفی علیه او، بولگر در نهایت در سال ۲۰۰۳ ناچار به استعفا از ریاست دانشگاه ماساچوست شد. اما این سوال مهم پیش آمد که
آیا از منظر فلسفهی اخلاق، ویلیام مایکل بولگر، کار درستی کرد یا کاری اشتباه؟
آیا او باید اولیت را به وطن میداد یا به خانوادهی خودش؟
فیلسوفان طرفدار فلسفهی اجتماع گرایی (Communitirism)، برای گروه های مدنی شامل خانواده، جوامع محلی، انجمنهای داوطلبانه، مدارس، بنیادها و حتی شرکتها، نقش مهمی قائلند. چرا که بسیاری از رفتارهایی که باید در جامعه تنظیم شود و همچنین عواملی که افراد را به انجام مسئولیتهای اجتماعی خود تشویق میکند، تحت تاثیر این بخش از اجتماع است. به عنوان مثال، عملکرد موفق هر حکومتی، نیازمند تحکیم پایه های اخلاقی همانند اعتماد در آن اجتماع است. بخش زیادی از این پایه های اخلاقی، به کمک هنجارهای اجتماعی و همچنین کنترلهای غیررسمی، تقویت میشود. اگر مثلا اعتماد در سطح یک خانواده و درون یک خانواده از بین برود، نمیتوان انتظار اعتماد در سطح کل جامعه را داشت.
آیا با این استدلال میتوان به ویلیام مایکل بولگر حق داد که برادرش را برای کشور، نفروخت؟
شما پاسخ دهید.
– اَبا اِباد