عصر یک روز زیبای پاییزی، از سر کار برگشته اید و یک استکان چای لبریز و لب سوز و لب دوز و دیشلمه برای خودتان ریخته اید و روی مبل جلوی تلویزیون لم دادهاید تا برنامهی مورد علاقهتان را تماشا کنید. اما همزمان مطلب جالبی که چند وقت قبل جایی خوانده بودید یادتان میآید. اینکه ۹۹/۹۹۹۹۹ درصد فضای اتم ها را فضای خالی تشکیل میدهد. کمی به این موضوع فکر میکنید. به این فکر میکنید که همهی اجسامی که اطراف من قرار دارند، از اتم ساخته شده اند و اگر بیشتر فضای اتم خالیست، چرا من نمیتوانم وارد این فضای خالی شوم. مثلا چرا الان که روی مبل نشسته ام در آن فرو نمیروم؟ چرا دستم در دستهی لیوان فرو نمیرود؟ چرا چای داغ و لب سوز، از فضای خالی اتمهای سازندهی لیوان عبور نمیکند و بیرون نمیریزد؟ اصلا وقتی این چای را میخورم، چرا از دهان و مری و معدهی من بیرون نمیریزد؟ خب آنها هم که از اتمهایی ساخته شده اند که ۹۹/۹۹۹۹۹ درصد فضای آنها خالیست. اما جای نگرانی وجود ندارد. شما سالهاست این کارها را کرده اید و هیچوقت چنین اتفاقی نیفتاده است. پس در ادامه نیز چنین مشکلی پیش نمیآید. اما لااقل میتوانیم این سوال را از خودمان بپرسیم.
اینکه چرا تاکنون و بعد از این چنین اتفاقی نیفتاده و نمیافتد؟
پرسیدن که اشکالی ندارد. هرچه باشد ما در سوال پرسیدن که آزادیم و منعی نداریم. ما میتوانیم حتی از بدیهیترین چیزها نیز سوال بپرسیم و کسی حق ندارد ما را از این بابت سرزنش کند. مگر نه اینکه نیوتن پرسید که چرا این سیب به جای اینکه بالا برود، به پایین میآید؟
یا اینکه اینشتین پرسید که اگر نور موج است، وقتی من با دوچرخهام با سرعت نور و در کنار نور حرکت کنم، این موج را به چه شکلی میبینم؟
میبینید که بزرگترین کشفیات علمی با سوال راجع به بدیهیترین چیزها شروع شده است. حالا ما هم سوال برایمان پیش آمده که چرا اگر بیشتر اتم را فضای خالی تشکیل میدهد، من به درون مبل فرو نمیروم؟
چیزی که اجازه نمیدهد اتمهای چای از درون اتمهای شیشه عبور نکنند، نیروی دافعهی الکترواستاتیکی است که بین الکترونهای اتم های چای و الکترونهای اتمهای دیوارهی لیوان وجود دارد. الکترونها همگی دارای بار منفی هستند و ما میدانیم بارهای هم نام یکدیگر را دفع میکنند. این نیروی دافعه مانع این میشود که اتمها به هم حتی نزدیک شوند، چه برسد به اینکه با هم ادغام شوند یا از هم عبور کنند.
شما با این نیرو از کودکی آشنا هستید، وقتی که سعی میکردید قطبهای هم نام آهنربا را به یکدیگر نزدیک کنید و موفق نمیشدید. حالا فکر کنید شما دارای تعداد زیادی از این آهنرباها هستید و مبل نیز همچنین. وقتی شما روی مبل مینشینید، نیروی جاذبه میخواهد شما به درون مبل فرو بروید. اما در مقابل، نیروی دافعه بین این آهنرباهای کوچک یا همان الکترونها، این نیرو را دفع میکند. اگر با میکروسکوپی نشستن خودمان روی مبل را در مقیاس نانومتر مشاهده کنیم، میبینیم مثل تصویر فوق، ما حتی با مبل هیچ تماسی نیز پیدا نمیکنیم و همواره سطح ما و سطح مبل از یکدیگر کمی فاصله دارد.
– اَبا اِباد