شاید مهمترین مهارتی که میبایست ما در مدرسه و دانشگاه فرامیگرفتیم، پرسشگریست. اینکه هرچیزی را هرچند بدیهی به نظر میرسد یا به ما تلقین شده که بدیهیست، مورد پرسش قرار دهیم. اما در مدرسه و دانشگاه ما دقیقا عکس این موضوع را فراگرفتهایم. در مدرسه و دانشگاه ما به جای یادگیری پرسشگری، پاسخهایی به پرسشهای پیشینیان را یاد گرفته ایم. آنوقت در موقعیتهای گوناگون، به جای سوال پرسیدن، جوابهایی که یاد گرفتهایم را عرضه میکنیم. ما به ندرت آموختهها و اندیشههای قبلیمان را مورد سوال قرار میدهیم. چرا که اصلا احتمال نمیدهیم که آنها اشتباه باشند.
حال اینکه بزرگترین دستاوردهای علمی بشر، از نپذیرفتن (به ظاهر) بدیهیترین واقعیتهای علمی توسط یک دانشمند آغاز شده است. این پرسشگری به نظرم مهمترین شاخصهی یک دانشمند است. از همین بابت برای من سوالاتی که گاهی توسط مخاطبینم ذیل نوشتارها پرسیده میشود، همواره جذاب است. اتفاقا نقطهی شروع بسیاری از نوشتارهایم نیز، پرسشهاییست که با خواندن بعضی از نوشتارهایم در ذهن مخاطبین شکل میگیرد. مثلا مدتی قبل که پستی راجع به علت افزایش حجم آب در هنگام یخ زدن، منتشر کرده بودم، یکی از مخاطبین پرسیده بود که
چرا وقتی یک تکه یخ یا ظرف یخ را برمیداریم دستمان میچسبد؟
انگار که یخ و ظرف یخ، گاهی چسبناک میشود. ما این پدیده را بارها تجربه کردهایم. اما چون نقش خاصی در زندگی ما نداشته است، هیچوقت این سوال را از خودمان نپرسیده ایم. شاید هم زمانی این سوال را پرسیده ایم و بعد خودمان جواب داده ایم که بیخیال، حتما یک اتفاقی میافتد دیگر. من کارهای مهمتری از پاسخ به این سوال دارم. باید بروم برای مهمانی حاضر شوم یا بروم برای امتحان فردا درس بخوانم و چیزهایی که بقیه گفتهاند را یاد بگیرم و بعد دوباره همانها را بازتولید کنم. اما یک دانشمند واقعی، همین سوال ذهنش را مشغول میکند و نمیتواند آن را بیجواب رها کند. میرود کمی جستجو میکند و جواب آن را مییابد یا اگر جوابی پیدا نکند، تحقیق را شروع کرده و خودش جوابی میسازد. اما جواب این سوال این است که
مولکولهای آب در فرم مایع، براحتی به اطراف حرکت میکنند و مرتبا با یکدیگر پیوندهایی را تشکیل داده و دوباره پیوندهایی را میشکنند. به همین خاطر آب در حالت مایع به اینور و آنور میرود. اما در فرم جامد یا همان یخ، مولکولهای آب در جای خودشان و داخل شبکهی کریستالی، ثابت قرار گرفته اند. آن مولکولهایی که در سطح یخ قرار دارند، هیچ مولکول آبی مقابل خود نمیبینند که با آن پیوند بدهند. اتمهای اکسیژن این مولکولهای آب، دوست دارند با اتمهای هیدروژن مولکولهای آب دیگر، پیوند هیدروژنی برقرار کنند. اما بیرون از قطعهی یخ، دیگر آبی نیست که آن اتمها این نوع پیوند را برقرار کنند. اما یک جایی مولکولهای آب وجود دارد و آن رطوبت سطح پوست شماست.
وقتی مولکولهای آب سطح پوست شما به این مولکولهای آب بیرونی یخ نزدیک میشود، سریعا بین این مولکولها پیوند هیدروژنی برقرار شده و دست شما به یخ میچسبد. اما اگر دستتان را کاملا خشک کنید، نخواهد چسبید. امتحان کنید.
ویدئو : البته مراقب باشید با زبان این پدیده را امتحان نکنید. چون پیوند هیدروژنی خیلی قویست و آخرش مثل این بچه کارتان به گریه ختم میشود.
– اَبا اِباد