اَبا اِباد

ریچارد فاینمن از چهره های مهم عامه فهم سازی علم

علم چگونه زاده می‌شود؟

علم چگونه زاده می‌شود؟

راستش هیچکس نمی‌داند. هیچکس واقعا این را نمی‌داند. اگر روزی می‌دانستیم که نظریات علمی کی و کجا و تحت چه شرایطی زاده می‌شوند، خب همان کار را تکرار می‌کردیم و علم را پیش می‌بردیم. اما واقعا نمی‌دانیم که علم چطور زاده می‌شود.

مثلا اگر ما صد فیزیکدان نظری حوزه‌ی فیزیک ذرات را یکجا جمع کنیم و با فراهم آوردن امکانات لازم، به آن‌ها یک سال فرصت دهیم که یک نظریه‌ی جدید ارائه دهند، هیچ تضمینی وجود ندارد که آن‌ها بتوانند ظرف یک سال این کار را بکنند. اما بعید نیست که صبح روز بعد آن یک سال، یک ریاضیدان علاقه مند به فیزیک که در دفتر کارش نشسته و ذهنش خیلی باز است، ناگهان فکر بکری به ذهنش برسد و معادلات قبلی را جور دیگری سامان بدهد و به عنوان اولین انسان، پایش را در یک حوزه‌ی ناشناخته بگذارد. اما هیچکس نیز با او در این تجربه شریک نیست، حداقل تا وقتی که او نتایج کارش را در ژورنالی چاپ کند یا در سمیناری آن را ارائه دهد.

ممکن است یک‌ فیزیکدان که در کنفرانسی شرکت کرده، یک موضوع جدید را ببیند که مرتبط با مساله‌ای‌ست که ذهن او را مدت‌هاست به خود مشغول کرده است. فردای آن روز ناگهان دوباره به یاد آن موضوع می‌افتد و ناگهان در ذهنش جرقه‌ای می‌خورد که آها! پس می‌شود آن مساله را اینطور حل کرد.

واقعا لحظه‌ی تولد نظریات علمی، لحظه‌ی باشکوهی‌ست. گویی کل جهانی که می‌شناسیم ناگهان دگرگون می‌شود، چون عینکمان را عوض کرده ایم. ما مثل کودک کم بینایی هستیم که با استفاده از یک عینک قوی، ناگهان جهان را می‌بیند و برای اولین بار چیزی را تجربه می‌کند که اصلا نمی‌دانسته وجود دارد.

پاراگراف بعدی، یکی از لحظات زایش علمی را نشان می‌دهد. این ترجمه‌ی چند خط ابتدایی مقاله‌ای از ریچارد فاینمن در سال ۱۹۸۲ است. این مقاله نقطه‌ی شروع شاخه‌ای جدید در فیزیک و علوم کامپیوتر تحت عنوان محاسبات کوانتومی یا Quantum Computing است. اساس آن چیزی که این روزها با نام کامپیوترهای کوانتومی بسیار از آن می‌شنویم.

عنوان مقاله این است : شبیه سازی فیزیک با کامپیوترها.

و اما ترجمه‌: “در برنامه آمده است که این یک سخنرانی اصلی است – و من نمی‌دانم سخنرانی اصلی دقیقاً چیست؟ به هیچ وجه قصد ندارم موضوعات یا نکاتی که باید در این جلسه مطرح شوند را به‌ عنوان نکته‌ی اصلی پیشنهاد کنم. من فقط چیزهایی دارم که می‌خواهم بگویم و درباره آن‌ها صحبت کنم، و این به هیچ وجه به این معنا نیست که کس دیگری هم باید درباره همان موضوع یا چیزی مشابه صحبت کند. موضوعی که می‌خواهم درباره‌ی آن صحبت کنم، پیشنهادی است که مایک دِرتوزوس مطرح کرد و گفت احتمالاً هیچ‌کس درباره‌ی آن صحبت نخواهد کرد. من می‌خواهم درباره مشکل شبیه‌سازی فیزیک با کامپیوترها صحبت کنم و منظورم شکل خاصی است که آن را توضیح خواهم داد. دلیل اینکه می‌خواهم این موضوع را مطرح کنم، چیزی است که از اِد فِرِدکین آموخته‌ام، و تمام علاقه‌ی من به این موضوع از او الهام گرفته است. این موضوع هم به امکانات کامپیوترها و هم به امکانات موجود در فیزیک مربوط می‌شود. اگر فرض کنیم که تمام قوانین فیزیکی را به طور کامل می‌دانیم، البته دیگر نیازی نیست به کامپیوترها توجه کنیم. با این حال، جالب است که با ایده‌ی یادگیری چیزهایی درباره قوانین فیزیکی، خودمان را سرگرم کنیم؛ و اگر بخواهم دیدگاهی ملایم‌تر داشته باشم (به هر حال اینجا هستم و نه در خانه)، باید بپذیرم که ما همه چیز را نمی‌فهمیم.”

تصویر فوق: ریچارد فاینمن از چهره های مهم عامه فهم سازی علم

– اَبا اِباد

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *