اَبا اِباد

ابا اباد و دی داد

چرا به فارسی‌ می‌نویسم؟

برای من نوشتن به انگلیسی خیلی راحت‌تر از نوشتن به فارسی‌ست. البته نه به این خاطر ‌که سطح انگلیسی من از فارسی که زبان مادری من است بهتر باشد، بلکه به این علت که کل مطالعات تخصصی من به زبان انگلیسی‌ست و پیدا کردن معادل فارسی خوب برای بسیاری از کلمات، در اکثر موارد کاری دشوار است‌. تعداد لغات فارسی بسیار کمتر از لغات انگلیسی‌ست. گاهی اوقات برای کلمات تخصصی معادلی فارسی ساخته نشده و یا معادل فارسی آن خیلی خوب‌ نمی‌تواند‌ معنای آن واژه را منعکس کند. گاهی نیز پیش می‌آید که برای چندین کلمه یک معادل وجود دارد.

مثلا در فارسی برای هر سه کلمه‌ی soul و ghost و spirit، تنها کلمه‌ی روح وجود دارد. در حالیکه این سه کلمه به لحاظ فلسفی سه معنای متفاوت دارند. شما وقتی از روح حاکم بر یک توافقنامه صحبت می‌کنید، کلمه‌ی spirit را به کار می‌برید. وقتی از روح ماورایی حرف می‌زنید که مثل یک‌ پارچه‌ی سفید در شب‌های تاریک شما را می‌ترساند، از کلمه‌ی ghost استفاده می‌کنید. وقتی از عمیق‌ترین بخش وجود یک انسان حرف می‌زنید، از کلمه‌ی soul استفاده می‌کنید.

اما در فارسی برای هر سه‌ کلمه، روح را به کار می‌برید. این تنها یک مثال بود. از طرف دیگر، من عادت دارم صحت نوشتارهایم را با رفرنس‌های معتبر چک کنم و این رفرنس‌ها نیز تماما به زبان انگلیسی‌ست. با این حال، تاکنون هیچ رغبتی به نوشتن به انگلیسی نداشته و ندارم. البته شاید در آینده پیدا کنم، اما تا‌ به امروز، چنین حسی نداشته ام. اتفاقا خیلی از دوستان این کار من را نقد کرده‌اند که اگر به زبان انگلیسی می‌نوشتی، تا امروز افراد بسیار بیشتری تو‌ را دنبال می‌کردند. هرچه باشد، تعداد مخاطبان انگلیسی‌ زبان یا کسانی که انگلیسی می‌دانند، خیلی بیشتر از مخاطبان فارسی زبان است. فقط کافی‌ست چند تا هندی یا بنگلادشی کارت را دنبال کنند و آنوقت میفتی در یک دریای یک و نیم میلیارد نفری که کرور کرور ایمپرشن را بالا می‌برند.

موضوعی که تعدادی از تولیدکنندگان محتوای ایرانی، خیلی خوب آن را فهمیده‌ و به قول معروف، سوراخ دعا را پیدا کرده اند و هر‌ بار که صفحه‌شان را رفرش کنید، هزار تا هزار تا به فالورهایشان اضافه می‌شود. البته که نوش جانشان، چون جای کسی را تنگ‌ نکرده اند.

اما پاسخ من به دوستانی که پیشنهاد می‌دهند به انگلیسی بنویسم، همواره یک چیز است: ما را چه حاصل؟ هدف من که افزایش تعداد دنبال‌کنندگانم نیست که بخواهم به هر ضرب و زوری مخاطبانم را افزایش دهم. من دوست دارم برای کشورم و فرهنگ کشورم کاری کرده باشم و امید دارم با همین نوشته‌هایی که منتشر می‌کنم، سهمی کوچک در توسعه‌ی فرهنگی کشورم داشته باشم. من دوست دارم روزی هموطن من نوبل ببرد، دوست دارم روزی کشور من یک ماه نورد به فضا پرتاب کند، دوست دارم هموطن من ارزش و جایگاه فلسفه در پیشرفت شخصی، اجتماعی و حرفه‌ای اش را درک کند.

اصلا دوست دارم تمام مردم این منطقه، بعد از قرن‌ها کشمکش و عقب ماندگی، بالاخره روی خوش صلح‌ و آزادی را از رهگذر خرددوستی و علم دوستی و فلسفه دوستی، ببینند. من خوشحالم که مخاطبینی از افغانستان و تاجیکستان دارم. اگر می‌توانستم، در کنار فارسی، به عربی و ترکی و کردی و بلوچی و دیگر زبان‌های این منطقه مطالبم را منتشر می‌کردم. انگلیسی که تا دلتان بخواهد مطلب و نویسنده وجود دارد، حالا چند مطلب هم به این خیل عظیم مطالب انگلیسی اضافه شود، ما را چه حاصل؟

تصویر بالا : من و دوست و استاد گرامی‌ام دی‌داد که ایشان نیز همواره چنین رویکردی را دنبال کرده اند.

– اَبا اِباد

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *