اَبا اِباد

صفحه‌ای از قدیمی‌ترین نسخه‌ی موجود از زیج ایلخانی‌

جامع الاطرافیت در دنیای امروز

تصویر بالا صفحه‌ای از قدیمی‌ترین نسخه‌ی موجود از زیج ایلخانی‌ست که در کتابخانه‌ی ملی فرانسه نگهداری می‌شود. خواجه نصیرالدین طوسی در سال ۱۲۷۲ میلادی این زیج را به کمک گروهی از منجمین و با حمایت هلاکوخان مغول تهیه کرده است. کاتب این نسخه نیز فرزند خواجه‌ی طوسی بوده است. پروژه‌ی تهیه‌ی این زیج، حدودا ۱۲ سال زمان برده است.

اما زیج چیست و چرا تهیه‌ی این زیج این مقدار زمان برده؟

زیج کتابی‌ست که منجمان حرکت ستارگان و سیارات را در آن ثبت می‌کرده‌اند. به گونه‌ای که هرکسی با داشتن یک نسخه از زیج، می‌توانسته محل ستارگان و سیارات را در هر وقت از سال پیش‌بینی کند.

اما زیج چگونه تهیه می‌شده است؟

منجمین رصدخانه ۱۲ سال هر شب محل ستارگان را در آسمان شب ثبت می‌کرده‌اند. بعد فرمول حرکت آن ستاره را با داده‌هایی که داشته‌اند، به دست می‌آورده‌اند. به همین خاطر تهیه‌ی یک زیج دقیق کاری زمان‌بر و طاقت فرسا بوده است. اما ما می‌بینیم که خواجه نصیرالدین طوسی Polymath یا به قولی ذوالفنون یا جامع الاطراف بوده است. یعنی فقط منجم نبوده است. اولا ریاضیدان بوده است. از او آثاری در فلسفه هم وجود دارد و فلسفه شامل فلسفه‌ی طبیعی هم می‌شده. فلسفه‌ی طبیعی هم که جد علم امروزی‌ست. پس او علاوه بر اینکه فیلسوف بوده، عملا فیزیکدان و شیمیدان و زمین‌شناس و زیست‌شناس و… هم بوده است.

اتفاقا در طب و پزشکی نیز مقالاتی دارد. او مهندس هم بوده است و به همین خاطر سالروز تولد او را به عنوان روز مهندس نامگذاری‌ کرده‌اند. خلاصه او در هر حوزه‌‌ی معرفتی و شناختی آن زمان دستی بر آتش داشته است. اما آیا اگر او امروز زنده بود، باز هم می‌توانست جامع الطراف شود؟

اینجاست که عده‌ای که اساسا از ماهیت علم خبر ندارند، سریعا می‌گویند خیر نمی‌توانست. چرا که در آن زمان علوم محدود و کوچک بوده و اگر کسی عمر خودش را وقف علم می‌کرده می‌توانسته بر همه‌ی علوم تسلط پیدا کند و جامع الطراف شود. اما امروز علم خیلی گسترده شده و شاخه‌های بسیار متنوعی دارد که اگر کسی عمر خودش را وقف علم کند، حتی در یک شاخه نیز نمی‌تواند بر تمام موضوعات تسلط یابد. اما همانطور که پیشتر گفته شد، کسی که چنین استدلال می‌کند، اساسا هدف و ماهیت علم را درک نکرده است. علم به دنبال ساده سازی‌ست نه پیچیده سازی.

نظریات علمی باید به ساده‌ترین شکل، طیف گسترده‌ای از پدیده‌ها را توضیح دهند. امروز یک دانشجوی فیزیک که مکانیک نیوتنی و مکان لاگرانژی بلد است، می‌تواند با داشتن چند پارامتر، حرکت یک ستاره را با حل چند معادله به خوبی پیش‌بینی کند. او معادلات حاکم بر حرکت اجرام را می‌داند و نیازی ندارد که ۱۲ سال بنشیند و حرکاتشان را ثبت کند. البته که جزئیات را همچون یک منجم نمی‌داند، اما قوانین کلی حاکم را چرا.

یک نفر که مکانیک کوانتومی را در سطح حتی غیرنسبیتی فراگرفته است، می‌تواند با همان قوانین، مولکول‌ها و واکنش‌های شیمیایی را نیز درک کند. پس او شیمیدان نیز هست، هرچند همچون شیمیدان جزئیات را نداند. یک شیمیدان که قوانین حاکم بر واکنش‌های شیمیایی را یاد گرفته، زیست‌شناسی مولکولی را هم درک می‌کند. چون قوانین همان قوانین است، فقط بر این سیستم زیستی اعمال شده است. هرچند که شیمی‌دان همچون آن زیست‌شناس جزئیات را نمی‌داند، اما می‌تواند آن پدیده را درک کند.

اصلا علم به این سمت می‌رود که متحد و unified شود تا اینکه روزی، همه‌ی پدیده‌ها با یک یا چند نظریه توجیه گردد. پس به خاطر ماهیت علم، جامع الاطرافیت اکنون نیز به شکلی دیگر میسر است.

– ابا اباد

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *