اَبا اِباد

بیگ بنگ

بیگ بنگ همینجاست

آیا امروز حاضرید که دستتان را در دست من قرار دهید تا با همدیگر به یکی از عجایب جهان سری بزنیم؟ من نه قرار است ماه را نصف کنم و نه می‌خواهم دریا را بشکافم و نه هیچ شعبده‌بازی دیگری انجام دهم. می‌خواهم با همین دانسته‌های امروز بشر، یک جنبه‌ی شگفت انگیز از جهان را به شما نشان دهم. در این صورت خواهیم دید که جهان خودش به خودی خود شگفت انگیز است و نیازی به شعبده باز و حقه باز ندارد که ما را دچار شگفتی کند. لازم نیست کسی درباره‌ی جهان افسانه سرایی کند که ما شگفتی آن را ببینیم. نیازی نیست که زمین به جای گرد بودن، تخت باشد که ما شگفت زده شویم. نیازی نیست یک روز کسی به ما به دروغ بگوید که انسان هیچگاه به ماه نرفته که ما تعجب کنیم و احساس کنیم چیزی فهمیده‌ایم. نیازی نیست درباره‌ی به وجود آمدن جهان داستان خیالی بسازیم که تعجب کنیم. نیازی نیست کسی از تاثیر ستارگان بر زندگی روزمره‌ی ما سخن‌پراکنی کند و علم جعلی آسترولوژی را بسازد که ما تعجب کنیم. ما همینکه جهان را به درستی بفهمیم، جهان خود بخود ما را شگفت زده می‌کند. به شرطی که صبر داشته باشیم و مغزمان را به کار بیندازیم.

حالا که به پاراگراف دوم آمدید، من فرض را بر این می‌گذارم که پذیرفتید دستتان را در دست من قرار دهید تا یک سفر شگفت انگیز با هم داشته باشیم. یکی از شگفت‌انگیزترین چیزها‌ راجع به جهان هستی این است که ما اکنون می‌توانیم لحظات اولیه بعد از بیگ‌ بنگ را به کمک تلسکوپ‌ها ثبت کنیم. اما بیگ بنگ که ۱۳/۸ میلیارد سال قبل رخ داده است و یک رخداد بوده که همانموقع به پایان رسیده است. همینطور می‌دانیم که ما و زمینمان و منظومه و کهکشانمان، همگی طی بیگ بنگ ایجاد شده ایم.

پس این بیگ بنگی که ما داریم با تلسکوپ نگاه می‌کنیم چیست؟

آیا ما به تماشای تولد و آغاز خودمان در ۱۳/۸ میلیارد سال قبل نشسته‌ایم؟ بله. ما و همه‌ی این جهان هستی طی بیگ بنگ ایجاد شده ایم. جهان از آن زمان شروع به انبساط کرده است. زمانی جهان در یک نقطه‌ی داغ و چگال متمرکز بوده است و آن نقطه‌ی داغ به خاطر دمای بالای خود، تشعشعاتی را از خود‌ ساطع می‌کرده که ما اکنون از آن به عنوان پرتوی زمینه‌ی کیهانی یا cosmic background radiation یا cmb یاد می‌کنیم و به کمک تلسکوپ‌های مخصوصی آن را رصد می‌کنیم. زمانی که شما قاشقی را روی شعله‌ی گاز داغ کنید تا به رنگ قرمز در بیاید، در این حالت شما می‌توانید با نزدیک کردن دستتان به این قاشق سرخ شده و گداخته، پرتوهای پرانرژی ساطع شده از آن را حس کنید. پرتوی زمینه‌ی کیهانی نیز از همین جنس است. این پرتو واقعا مربوط به لحظات اولیه‌ی جهان است و ما واقعا داریم لحظات اولیه‌ی شکل‌گیری جهان را می‌بینیم.

اما چرا اکنون هنوز می‌توانیم تولد جهان را ببینیم؟

به علت همان انبساط جهان. در آن جهان اولیه، نقاطی نزدیک به ما بوده‌اند که آن‌ها نیز به خاطر دمای بالا از خود همین پرتوها را ساطع می‌کرده‌اند. اما آن نقاط نیز همچون ما سرد شده اند و کهکشان‌های دیگری را در آن سوی کیهان ساخته‌اند. اما از آنجایی که جهان در حال انبساط بوده است، ما و آن نقاط با‌ سرعت بسیار زیادی از یکدیگر دور شده ایم. ما آنقدر از هم دور شده‌ایم که سرد شدن یکدیگر را ندیده‌ایم و ما هنوز آن‌ها را به همان صورت داغ اولیه می‌بینیم. البته آن‌ها نیز هنوز ما را به‌ همان صورت می‌بینند. حالا چه چیزی از این شگفت‌انگیزتر است که ما هنوز قادریم تولد جهان را بالای سرمان ببینیم؟ حتما باید کسی مار از آستینش در آورد یا غیب بگوید که ما شگفت زده شویم؟

– ابا اباد

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *