اَبا اِباد

نقاشی «عشاق» اثر «رنه ماگریت»
تصویر : نقاشی «عشاق» اثر «رنه ماگریت» نقاش برجسته‌ی بلژیکی

هوش‌ مصنوعی برای یافتن پارتنر

من از وقتی که به خاطر دارم، پیدا کردن یار و شریک زندگی یک امر دشوار و انرژی بر بوده است. تنها موردی که ته ذهنم هست و معلوم است زیاد انرژی‌بر نیست، مربوط به زمان‌های خیلی قدیم بوده که شنیده‌ ام خانواده‌ی هر دو نفر خودشان انتخاب می‌کردند و می‌بریدند‌ و می‌دوختند و در نهایت توافق هم می‌کردند و دو شریک زندگی، آخرین نفراتی بودند که از انتخاب والدینشان باخبر می‌شدند و به آن گردن می‌نهادند. بعد هم زندگی‌شان به هر طرف می‌رفته با خودشان می‌گفته‌اند که قسمت ما همین بوده و می‌سوزیم و می‌سازیم. یعنی ازدواج یک فرآیند یک طرفه بوده که راه خروجی هم نداشته است. اما باز هم چون هیچکس نظر دو نفر اصلی را نمی‌پرسیده و چون جامعه کوچک‌تر و بسته‌تر بوده و همه با یکی دو واسطه همدیگر را می‌شناخته‌اند، این فرآیند پیدا کردن یار زندگی خیلی انرژی بر‌ نبوده است.

اما وقتی که من کودک بودم این فرهنگ تغییر کرده بود و خود آن دو نفر هم درگیر فرآیند انتخاب می‌شدند. حالا دیگر انرژی خیلی زیادی صرف پیدا کردن کیس مناسب می‌شد و بعد هم انرژی زیادی صرف راضی کردن دو نفر اصلی داستان می‌شد. وقتی بزرگتر شدم دیدم که این فرآیند هم ورافتاده و حالا خانواده‌ها فهمیده‌اند که دلیلی ندارد اینقدر انرژی صرف کنند. الان والدین فرد توی دلشان می‌گویند که این مشکل اوست که شخص مناسبی را پیدا کند نه مشکل ما و این دشواری و مصیبت را از سر خودشان باز کرده‌اند که اتفاقا منطقی‌ست. اما حالا افراد در پیدا کردن شریک مناسب زندگی به خنسی خورده اند. یک عده توی شبکه‌های اجتماعی دنبال کیس مناسب هستند. یک عده در اپلیکیشن‌های پارتنر یابی.

یک عده در دانشگاه و محل کار و فعالیت‌های گروهی و مهمانی و پارتی و هرجای ممکن، دنبال پارتنر مناسب هستند. همه فکر می‌کنند کیس مناسب نیست و خیلی از افراد هم از خیر این فرآیند جستجوی انرژی‌بر می‌گذرند و عطایش را به لقایش می‌بخشند. یک عده هم بِلایند دِیت می‌روند بلکه آنجا خوش‌شانس‌ باشند و کسی را پیدا کنند. از طرف دیگر، خیلی از کسانی که پارتنر داشته‌اند هم در اثر اصطکاک و اختلاف زیاد بعد از هدر دادن زمان زیاد، جدا شده اند یا در حال جدایی‌ هستند. اما با پیشرفت تکنولوژی و توسعه‌ی الگوریتم‌های هوش مصنوعی، چرا باید انسان‌ها برای چنین چیزی اینقدر وقت و انرژی هدر دهند.

یک راه ساده این است که هوش مصنوعی تا میزانی به اطلاعات یک فرد البته با اجازه‌ی خودش دسترسی داشته باشد. ببیند این فرد معمولا چه چیزهایی را جستجو می‌کند. ببیند تفریحات او چیست یا دوستان او چه کسانی هستند. بداند که این فرد بیشتر زمان‌هایش را در خانه می‌ماند یا از خانه خارج می‌شود. ببیند او آدم شب زنده داری‌ست یا سحرخیز است. ببیند او پولش را بیشتر صرف چه چیزهایی می‌کند، آیا آدم دست و دلبازی‌ست یا نه خسیس است و خوب خرج نمی‌کند. ببیند او چه مطالبی در صفحه‌اش منتشر می‌کند. کامنت‌های او را بررسی کند و ببیند چه کامنت‌هایی زیر پست دیگران می‌گذارد. سطح فرهنگی و اجتماعی او و خانواده‌اش را بسنجد و از تمام این اطلاعات نیز بخوبی محافظت کند.

از طرف دیگر به مطالعات روانشناسی صورت گرفته در مورد روابط موفق و شکست‌خورده دسترسی داشته باشد. آنوقت در بانک اطلاعات خود جستجو کند و مناسب‌ترین فرد را در کمترین زمان و با صرف کمترین انرژی به او پیشنهاد دهد. اینطوری هم در زمان و انرژی انسان‌ها صرفه جویی می‌شود و هم از ورود افراد به روابط با احتمال بالای شکست جلوگیری کند.

– ابا اباد

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *