روزی دوستی گفت ما موضوعات مهمتری از پرداختن به حقوق حیوانات داریم، چرا بایستی به جای تمرکز بر آنها، به حقوق حیوانات بپردازیم. من هم در پاسخ، این عبارت فیلسوف آلمانی، امانوئل کانت در کتاب “درسهای فلسفهی اخلاق” را یادآور شدم که گفت:
” اگر انسان به سگ خود از این جهت که دیگر توانایی خدمت ندارد، تیراندازی کند، در انجام وظیفهی خود در قبال سگ کوتاهی نکرده است، به این خاطر که سگ توانایی قضاوت ندارد. اما در حقیقت عمل او غیرانسانی است و به انسانیتی که وظیفهی او نسبت به بشریت است، آسیب میرساند. انسان اگر نمیخواهد احساسات انسانی خود را خفه کند، باید با حیوانات مهربانی کند، زیرا کسی که به حیوانات ظلم میکند، در برخورد با انسانها نیز سخت میشود”.
من با این گفتهی کانت که ظلم به حیوانات منجر به ظلم به انسانها میشود، بسیار موافقم. اما اینکه آن حیوان توانایی قضاوت ندارد، به معنای این نیست که درد زیادی حس نمیکند، بلکه بالعکس احتمالا حیوانات با ضریب هوشی پایینتر، درد را به شکلی عمیقتر تجربه میکنند.
فیلسوف ایرانی دیداد، در یکی از نوشتارهایش این موضوع را از طریق بقاجویی چنین تبیین میکند که:
“در این قضیه کسی شک ندارد که جانوران از نظر ضریب هوش استدلالی از انسان ها پایین تر باشند. جانوران مختلف به فراخور آناتومی و خصلت های تنکردشناختی شان برای بقاء به امکانات متفاوتی مجهز گشته اند. حس درد یکی از آن دست امکاناتی است که منتهی به بقای حیوانات شده است بنحویکه هر آنچه بر درد جاندار بیافزاید، ضرورتا نوعی خطر محسوب می شود. با عنایت به این مسئله می توان قایل به این نکته بود که حیوانات هرچه ضریب هوشی پایین تری داشته باشند، احساس درد را بشکل عمیق و فراگیرتری تجربه خواهند کرد تا بقایشان تضمین شده تلقی گردد. پس حیوانات چارپا، پرندگان و همچنین پستاندارانی چون سگ و گربه می بایست نتیجتا بیش از آدمی مسئله ی درد را ادراک کنند.”
علاوه بر فیلسوفان، اندیشمندان و نویسندگان زیادی نیز به این موضوع پرداخته اند. از جمله صادق هدایت که در کتاب سگ ولگرد، به زیبایی این ضعف فرهنگی را به نمایش میگذارد. او در این کتاب، داستان سگی را به تصویر میکشد که روزگاری صاحب مهربانی داشته و حال، از صاحب خود جدا افتاده و در جامعهای که ظلم به حیوانات، بخشی از عادات افراد آن جامعه شده است، روزگار به سر میبرد و در انتظار مرگ است.
همچنین صادق هدایت در کتاب دیگرش با نام “انسان و حیوان” که حدود یکصد سال قبل نگاشته شده است، برای اولین بار به حمایت از حقوق حیوانات در ایران میپردازد. جایی در کتاب آورده است که “حقوق حیوانات، حقوق زیردستان و بینوایان است، حفظ حقوق آنها یکی از نتایج تمدن واقعی و انسانیت حقیقی و همچنین حفظ عقل، اخلاق و حیثیات یک جامعه است”.