الان که دیگر سالهاست همه آپارتماننشین شدهاند. ولی خوشبختانه کودکی من در نیشابور گذشت و بیشتر زمان کودکی را نیز در حیاط خانه و کوچه گذارندم. مخصوصا تابستان که بساط آب بازی به راه بود. فکر میکنم هرکسی در کودکی در حیاط خانه، این آزمایش را انجام داده که انگشتش را در دهانهی شلنگ فرو کند و افزایش سرعت آب را ببیند. مثلا در کارتون پلنگ صورتی یک بار پلنگ صورتی شلنگ رنگ همسایهاش را گره زد و این شلنگ متورم شد و ترکید و همه جا صورتی شد. ما هم انتظار داشتیم که اگر دهانهی شلنگ را ببندیم همین اتفاق بیفتد. یا مثلا فکر میکردیم که با توجه به اینکه وقتی انگشتمان را در دهانهی شلنگ فرو میکنیم، سرعت آب خروجی از شلنگ افزایش مییابد، ما تا کجا میتوانیم این کار را ادامه دهیم و بیشترین حدی که این آب را پرتاب کنیم چقدر است؟
یا تلاش برای جابجا کردن یک سنگ کوچک به وسیلهی آب. گویی هر کودکی دانشمند به دنیا میآید و میخواهد همه چیز دنیا را بفهمد. اما بعدا کم کم مدرسه و جامعه، این دانشمند کوچک را میکشند و به او القا میکنند که هرچیزی ما گفتیم درست است و تو همان را یاد بگیر و جهان را به همین شکلی که ما شناختهایم تو هم بشناس. آنوقت میبینید وقتی آدم بزرگ میشود، بیشتر از اینکه سوال داشته باشد، جواب دارد. بگذریم.
غرض از بیان این مثال و این همه آسمان ریسمان بافتن اینکه انگار در فضا هم یک نفر از بازی با شلنگ و آب خوشش آمده و انگشتش را در دهانهی شلنگ گذاشته است و جریان سریعی مانند همان پاشیدن آب از سر شلنگ ایجاد کرده است که به آن جتهای اخترفیزیکی یا astrophysical jets گفته میشود. البته ما به آب خروجی از آن شلنگ وقتی که دهانهی آن باریک میشود نیز جت آب میگوییم.
جتهای اخترفیزیکی، پرتوهایی از مواد یونیزه شده هستند که به صورت همسو و با سرعت بسیار بالا از مرکز برخی اجرام کیهانی مانند سیاهچالهها و ستارههای نوترونی خارج میشود.
سرعت برخی از این جتها نزدیک به سرعت نور است. طول این جتها نیز بسیار متفاوت است و بعضی از آنها مواد را تا شش هزار سال نوری آن طرفتر پرتاب میکنند. علت شکلگیری جت آب در مثال کودکان این است که فشار آب قبل از دهانه بسیار زیاد است و به خاطر تنگ بودن دهانه، فشار تبدیل به سرعت میشود و آب با سرعت بسیار بالا خارج میشود.
اما در مورد جتهای اخترفیزیکی، دیواره و دهانهای وجود ندارد که فشار را تبدیل به سرعت کند. اصلا شلنگ و لوله و دیوارهای وجود ندارد. دانشمندان هنوز نحوهی شکلگیری این جتهای غول پیکر و پرانرژی را دقیقا نمیدانند. اما نظریهای که اکنون در این رابطه وجود دارد این است که میدان مغناطیسی خود آن جرم آسمانی، نقش همان دیوارهی شلنگ را ایفا میکند و باعث میشود مواد از یک نقطهی محدود به خارج پرتاب شوند. بالاخره حتما یک نفر دستش را جلوی شلنگ گرفته است.
تصویر فوق: جت بزرگ مربوط به سیاهچالهی مرکزی کهکشان ام ۸۷ که طول آن به ۶۰۰۰ سال نوری میرسد.
– اَبا اِباد