وقتی برای اولین بار پایم را در آلمان گذاشتم، یکی از چیزهایی که بسیار برایم عجیب بود و اصلا انتظارش را نداشتم، خانههای بسیار قدیمی بود. خانههایی با قدمت یک تا چند قرن که هنوز هم افرادی درونشان زندگی میکردند. انتظارم از یک کشور پیشرفته این بود که هر طرف را که نگاه کنم، ساختمانهای مدرن ببینم. اما در همان روز اول، کاملا خلاف آن را مشاهده کردم.
ابتدا تصور کردم که این موضوع فقط مربوط به همان منطقه است، اما بعدا که به مناطق بیشتری رفتم، دیدم که این یک امر فراگیر است. تصور کردم که این موضوع فقط مربوط به آلمان است، اما بعدا که از دوستان ساکن دیگر کشورهای اروپایی پرسیدم، دیدم که این امر در کل اروپا بسیار رایج است. زندگی کردن در خانههایی با عمر بیش از پنجاه سال در اروپا، یک امر کاملا عادیست.
اگر بخواهم با تجربهام از ایران مقایسه کنم، قدیمیترین ساختمانی که در ایران به یاد دارم که با اغماض قابل سکونت باشد، یک خانهی کلنگی قدیمی شاید شصت یا هفتاد ساله بود که خانم مسن همسایه در آن زندگی میکرد. اما خانه به گونهای نبود که یک زوج جوان بتوانند در آن زندگی کنند. اگرچه ریشهی بسیاری از مسائل و مشکلات را امر فرهنگ میدانم، اما در این مورد به افراد حق میدهم که نتوانند در چنین خانهای زندگی کنند و ریشهی آن را در فرهنگ معماری و ساخت و ساز در ایران میدانم.
فکر میکنم ساختمانهای قدیمی در ایران به گونهای طراحی نشده اند که بتوانند پذیرای چند نسل باشند و بعد از یکی دو دهه، میتوان براحتی به آنها اصطلاح کلنگی را اطلاق کرد. از طرف دیگر، فکر میکنم معماران ما نیز اعتقادی به بازسازی ندارند و بایستی هر ساختمان کمی قدیمی را بکوبند و از نو بسازند. جالب است بدانیم که متوسط عمر مفید ساختمانهای بتنی در ایران بین ۲۵ تا ۳۰ سال است، اما این عدد برای کشورهای صنعتی و پیشرفته، بین صد تا سیصد سال است.
اما اینکه یک خانه به جای اینکه بتواند صد سال قابل سکونت باشد، فقط سی سال عمر کند چه مشکلی دارد؟
تاثیرات مخرب زیست محیطی صنعت ساختمان تنها بخشی از این مشکلات است. صنعت ساختمان یک صنعت به شدت آلاینده است؛ به گونهای که گفته میشود، حدود ۲۳ درصد آلودگی هوا، ۴۰ درصد آلودگی آب ها و ۵۰ درصد آلودگی خاک ها، به صورت مستقیم و غیرمستقیم مرتبط با صنعت ساختمان است.
از نظر تغییرات اقلیمی از مهمترین چالشهای روز دنیاست، اگر بخواهیم صنایع در خدمت صنعت ساختمان مانند صنعت فولاد و صنعت سیمان را نیز در نظر بگیریم، ساختمان سازی تا ۵۰ درصد در تشدید تغییرات اقلیمی نقش دارد.
پینوشت : اخیرا در ایران جنبشی راه افتاده به رهبری دوست عزیز و فیلسوف عرصهی معماری آقای سپهر معتقد ، به نام جنبش #بهترباکمتر که یکی از اهداف آن، همین افزایش طول عمر مفید ساختمانها در ایران است که از این بابت بسیار بسیار خوشحالم و برای ایشان و تیمشان آرزوی موفقیت دارم.
تصویر بالا: یک خانهی قدیمی در هامبورگ که در سال ۱۹۱۲ ساخته شده و هم اکنون نیز چندین خانوادهی جوان در آن زندگی میکنند. قدمت این ساختمان که برای اروپا بسیار معمولی است، تفکر در پس ذهن سازندهی آن را نشان میدهد:
یعنی صد و دوازده سال قبل یک مهندس با خودش گفته که من باید چنان ساختمان باکیفیتی بسازم که صد سال بعد، همچنان به خوبی قابل استفاده باشد.
– اَبا اِباد
آدرس کانال جنبش بهتر با کمتر
جوابیه پست منتشره از سوی جناب آقای ابا عباد، پژوهشگر حوزه فیزیک نظری و فیلسوف عرصه “عامه سازی علم”: https://t.me/abaebad
درود و احترام و ممنونم از توجه و حمایت همیشگی از جنبش #بهترباکمتر ساختمان های ایران، چه آنها که در رده ساختمانفارسی طبقه بندی و چه آنها که قدیمی (مثلا سی ساله) اما واجد ارزش های کیفی ساخت هستند، از بابت محدودیتهای حاکم بر اقتصاد و همچنین به دلیل شبههارزشهای حاکم بر جامعه، قادر به پاسخ به نیازهای روز نیستند.
ساختمان از محل تاسیسات است که پیر می شود و به همین خاطر است که ساختمانفارسی که تاسیسات را لای تلًی از ملات دفن می کند، بازسازی پرمشقت و هزینه ای دارد. از سوی دیگر، ساختمانی که واجد ارزش های کیفی ساختمانی و معماری لازم است اما بر اساس الگوی خانوار دهه شصت شمسی شکل گرفته است (خانواده 6 نفره)، از سوی خانوار تک نفره که الگوی رایج جامعه ایرانی است، قابل استقبال نیست.
همچنین به سختی می توان فردی را پیدا کرد که با چالش زندگی در یک خانه با ارزش اما بدون پارکینگ کنار آمده باشد. تصور نداشتن خودروی شخصی، در جامعه کنونی ایران، قرابت نزدیکی با احساس فقر دارد. اجازه دهید که از این فرصت استفاده کنم و الگوی مسکن پایدار برای کلانشهرهای ایران را که مبتنی بر مطالعات چند سال گذشته تیم #بهترباکمتر انجام شده است را در اینجا معرفی کنم: ساختمانی که به اتکای معماری غنی خود، “نوع ِ بودن” ساکنین را به گونه ای تغییر می دهد که با تجربه “مهربانی” در فضا، زندگی کامیابانه ای داشته باشند. نور طبیعی در آن جاری است و به دید و منظر مطلوب از فضاهای داخلی خود دسترسی دارد. برای همه نیازهای رفتاری انسان در آن فکر و پاسخ داده شده است.
این ساختمان، “سبک” است و از سیستم ساخت “خشک” در آن استفاده شده است. دسترسی به سیستم های تاسیساتی به سهولت باز کردن یک دریچه یا پنل است. و الی آخر.