همین الان که من میخواهم چیزی که توی مغزم میگذرد را به مغز شما منتقل کنم، ناچارم چندین پاراگراف بنویسم و شما هم ناچارید همهی آن را بخوانید تا متوجه شوید چه چیزی توی مغز من میگذرد و بعد از اینکه متوجه شدید، دوباره درون مغز خودتان آن را تجزیه و تحلیل کنید و به یک نتایج دیگری دست پیدا کنید. بعد از اینکه در مغز خودتان آن را تجزیه تحلیل کردید و به نتیجهی خاصی رسیدید، دوباره باید آن را کامنت کنید تا من نیز با خواندن کامنت شما، بفهمم چه چیزی توی مغز شما میگذرد و دوباره مغز من کامنت شما را تجزیه تحلیل کند. تازه سر آخر معلوم نیست که آیا من توانستهام چیزی که در مغزم میگذرد را درست به شما منتقل کنم و نمیدانم که آیا چیزی که من از کامنت شما میفهمم، همان چیزیست که داخل مغز شما بوده است یا نه؟
ممکن است زبان ما با هم متفاوت باشد و دست آخر حرف یکدیگر را نفهمیم و اصلا شاید از هم دلخور شویم که چرا فلانی اینطور گفته است. حالا که ما در کنار هم داریم چیزی یاد میگیریم اما فرض کنید قرار بود با هم مسالهای را حل کنیم. آنوقت کارمان خیلی دشوار بود. به این خاطر که این ارتباط مغز من با مغز شما، تنها از طریق همین نوشتن یا گفتگو یا دیگر محملهای زبان بود. اما مغز هرکدام از ما کاملا مستقل از دیگری پردازش را انجام میدهد و بعد در نهایت نتیجهی پردازش را در اختیار دیگری قرار میدهد. ما هزاران سال است که همین کار را انجام میدهیم و حتی در نهایت کار تیمیمان، باز هم مغز ما به صورت مستقل از مغز دیگران عمل پردازش را انجام میدهد. به همین خاطر ما برای انجام یک کار تیمی، یک مسالهی بزرگ را به مسائل کوچکتر شکسته و از هر عضو تیم میخواهیم که او همان مسالهی کوچکتر را حل کند. بعد از کنار هم قرار دادن آن مسائل کوچکتر، مسالهی بزرگ حل میشود.
اما همانطور که گفته شد، ما به لحاظ ارتباط این مغزهای مستقل از هم نیز با محدودیتهای بسیار جدی روبرو هستیم. ما در دنیای کامپیوترها از قابلیت پردازش موازی (parallel computing) استفاده میکنیم. به همین خاطر شما کامپیوتر بیست و چهار هستهای میخرید. چون میدانید اگر ۲۴ هستهی cpu با هم موازی کار کنند، سرعت پردازش شما خیلی بالا میرود. در مورد مغزهای ما انسانها چطور؟ اگر ما میتوانستیم مغزهایمان را طور دیگری به یکدیگر متصل کنیم، میتوانستیم سرعت پردازشمان را خیلی بالا ببریم. راستش را بخواهید، دانشمندان حوزهی نوروساینس واقعا به دنبال چنین چیزی هستند. ارتباط مستقیم بین مغز یک حیوان و یک حیوان دیگر، تحت عنوان رابط مغزی مغزی یا brain to brain interfaces یا BTBI شناخته میشود.
در یکی از تحقیقاتی که در این زمینه در سال ۲۰۱۵ انجام شد، محققان موفق شدند مغز سه میمون را برای حرکت دادن یک بازوی رباتیک، با یکدیگر موازی کنند. به این صورت که در اتاق اول مغز میمون اول، حرکت در صفحهی دوبعدی xy و مغز دو میمون دیگر در دو اتاق مجزای دیگر، به ترتیب حرکت در صفحهی xz و yz را کنترل میکرد. بعد از تربیت این میمونها، سه میمون موفق شدند با کمک هم، حرکات سه بعدی در بازوی رباتیک ایجاد کنند. همهی اینها در حالی بود که سه میمون در سه اتاق مجزا بودند. به این شکل، یکی از اولین کامپیوترهای ارگانیک تحت عنوان Brainet ایجاد شد. حالا میتوان تصور کرد که اگر مغز انسانها به این شکل مستقیما به یکدیگر متصل شود، چه مسائل پیچیدهای حل خواهد شد و البته بشر بعد از چند هزار سال، به نوع جدیدی از ارتباط دست خواهد یافت.
لینک این مقاله https://www.nature.com/articles/srep10767
– ابا اباد