Poplars, poem

درختان تبریزی، قطعه‌ی ادبی

ما مردیم کسی ما را نکشت جز خودمان آنگاه که از کنار جویی گذشتیم و رقص ماهیان را ندیدیم آنگاه که صدای قهقهه‌ی کودکی ما را به وجد نیاورد آنگاه که در باد قاصدکی به دست نگرفتیم تا برای معشوقی پیغامی بفرستیم آنگاه که روحمان را از شنیدن آوازی محروم کردیم آنگاه که دیدن ستارگان …

درختان تبریزی، قطعه‌ی ادبی ادامه »