اَبا اِباد

فیلم نقطه‌ی کور (The blind side)
تصویر : فیلم نقطه‌ی کور (The blind side) براساس داستان واقعی زندگی مایکل اوهر، فوتبالیست آمریکایی است که در اثر فقر و محیط آسیب‌زا، زندگی‌اش در مسیر سقوط است، اما توسط خانواده‌ای ثروتمند به فرزندخواندگی پذیرفته شده و مسیر زندگی‌اش به کلی تغییر می‌کند.

تغییر dna انسان در‌ محیط

خیلی اوقات دیده‌ام که افراد به اشتباه همه چیز را به ژنتیک و DNA انسان ربط می‌دهند. مثلا فردی می‌کوید این توی DNA آن شخص است و هرکار کنی عوض نمی‌شود. خب این تفکر از قدیم هم بوده است. مثلا سعدی جایی در باب اول گلستان در سیرت پادشاهان، داستان پسری را می‌گوید که فرزند طایفه‌ی دزدان عرب بوده است. بعد از اینکه دزدان از لشکر پادشاه شکست سختی می‌خورند، وزیر به امید اینکه با آموزش و رفتار درست، این پسرک‌ دزدی را فراموش کند و به یک آدم درست و حسابی تبدیل شود، شفاعت او را نزد پادشاه می‌برد.

پادشاه نیز با کراهت می‌پذیرد و می‌گوید : بخشیدم اگرچه مصلحت ندیدم. پسرک تحت آموزش قرار می‌گیرد و دوباره بعد از مدتی وقتی از موفقیت آموزش‌های او نزد پادشاه سخن به میان می‌آید، پادشاه می‌گوید که “عاقبت گرگ زاده گرگ شود/ گرچه با آدمی بزرگ شود”. دست آخر هم حرف پادشاه درست از آب در آمد و روزی پسرک با دزدان همدست شده و دخل وزیر و خانواده‌اش را می‌آورد. خب اینجا منظور سعدی از گرگ زاده بودن به نوعی همان DNA آن پسرک است که پادشاه معتقد است DNA او قابل تغییر نیست و دوباره به دله دزدی و راهزنی می‌افتد. اما راستش را بخواهید، سعدی در اشتباه بود. هرکسی هم که فکر می‌کند محیط در DNA فرد بی‌تاثیر است او نیز در اشتباه است. شرایط محیطی می‌تواند بر DNA من و شما تاثیر بگذارد.

تصویر واقعی خانواده مایکل اوهر فوتبالیست آمریکایی

اگرچه توالی DNA ما در طول زندگی تقریبا ثابت است و تغییر چندانی نمی‌کند، اما تجربیات زندگی می‌تواند بیان ژن‌ها را تحت تاثیر قرار دهد. اما چطور؟

هر قسمت از DNA ما یک ژن را می‌سازد و هر یک از این ژن‌ها وقتی ترجمه می‌شوند، یک پروتئین خاص را می‌سازند و آن پروتئین خاص در بدن ما کار خاصی می‌کند. بسیاری از ویژگی‌های شخصیتی ما ریشه در همین پروتئین‌ها دارد. تا اینجا حرف سعدی درست است. اما اگر یک ژن در DNA ما باشد ولی ترجمه نشود، آن پروتئین نیز ایجاد نمی‌شود و تاثیری که قرار بوده بگذارد را نمی‌گذارد. گاهی اوقات محیط می‌تواند بیان یک ژن را متوقف کند. ما به اثر محیط بر نحوه‌ی بیان ژن‌ها، اپی ژنتیک (epigenetic) می‌گوییم. یکی از مکانیزم‌های اپی ژنتیک به این صورت است که یک برچسب شیمیایی به اسم گروه متیل، مستقیما به یک ژن می‌چسبد. این برچسب مثل یک کلید آن ژن را قفل می‌کند و مانع از این می‌شود که مکانیزم بیان ژن روی آن عمل کند و به نوعی آن نقطه از ژنوم ما‌ کور می‌شود.

مکانیزم دیگر، اصلاح هیستون است. DNA ما خیلی محکم به دور پروتئین‌هایی به نام هیستون پیچیده شده است و اصلاحات شیمیایی می‌تواند باعث شود که این هیستون‌ها DNA را محکم‌تر یا شل‌تر بپیچند. اگر محکم‌تر پیچیده شوند، ژن‌های آن بخش کمتر در دسترس قرار می‌گیرند و غیرفعال یا خاموش می‌شوند. اگر شل شوند، خواندن ژن‌ها آسان‌تر شده و فعال‌تر می‌شوند. شرایط محیطی ما می‌تواند براحتی این مکانیزم‌ها را فعال یا غیرفعال کند. مثلا استرس شدید منجر به ترشح هورمون کورتیزول می‌شود و هورمون کورتیزول می‌تواند آنزیم‌هایی را فعال کند که برچسب‌های متیل را به DNA اضافه می‌کنند و به این شکل ژن‌هایی غیرفعال شود. می‌بینید که این فکر که انسان قابل تغییر نیست، فکر درستی نیست. پس آن حکایت سعدی می‌توانست جور دیگری تمام شود.

– ابا اباد

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *