فرض کنید شما یک فیزیکدان نظری هستید و در حال کار کردن روی نظریه ای هستید که میتواند منجر به کشف ذرهی گراویتون (graviton) شود و به نوعی میخواهید با این کار تفسیری کوانتومی از گرانش ارائه دهید. یک روز که در اتاق خود نشسته اید و در میان معادلات ریاضی غوطه ور شده اید، ایمیلی از یک شخص ناشناس دریافت میکنید که ادعا میکند منشاء گرانش را یافته است و با ایدهاش میتواند فیزیک را متحول کند. او از شما میخواهد وقتی به او اختصاص دهید تا در مورد ایدهاش برایتان بگوید و با دست و دلبازی به شما پیشنهاد میدهد اگر بتوانید ایدهاش را به جامعهی علمی انتقال دهید، میتوان اسم شما را نیز در نظریهی نهایی گنجاند. او تنها به دنبال یک نفر میگردد که ایدهی خفنش را به جامعهی علمی منتقل کند.
شما کنجکاو میشوید که این چه ایدهایست که قرار است انقلابی در فیزیک ایجاد کند؟
بالاخره علم امروز بر قیاس علمی (deductivism) استوار است و هرکسی ممکن است هر ایدهای به ذهنش برسد و بعد مورد آزمایش قرار بگیرد و درست باشد. از او میخواهید ایدهاش یا همان فرضیهاش را برای شما بفرستد تا نگاهی به آن بیندازید و او بعد از گرفتن قول محکم که شما ایدهاش را نمیدزدید، آن را برای شما میفرستد و آن این است : “گرانش حاصل یک عشق و یک نفرت بین ذرات است. در نیروهای بنیادین فیزیک، آن چیزی که باعث کشش میشود عشق است و آن چیزی که باعث دافعه میشود، نفرت است.”
اما شما با دیدن این ایده درجا آن را رد میکنید و میگویید این ایده اصلا علمی نیست و البته آن شخص عصبانی میشود. اما حق با شماست. این ایده اصلا اجازهی گرفتن نام فرضیهی علمی (scientific hypothesis) را ندارد. او میگوید فرضیهی من مثل فرضیهی گراویتون تو، هنوز اثبات نشده است. برای اینکه یک فرضیه علمی باشد، اصلا مهم نیست که فرضیه در نهایت اثبات شود یا نشود. تنها معیار اینکه بگوییم یک فرضیه، علمی است یا علمی نیست، این است که قابلیت این را داشته باشد که به کمک روشهای آزمایش علمی، آن را آزمایش کرد. یعنی شما بتوانید حتی به شکل ذهنی، آزمایشی را تصور کنید که به کمک آن بتوان، آن فرضیه را رد کرد.
به عبارت دیگر، یک فرضیه، فرضیهی علمیست اگر و تنها اگر، به شکل تجربی ابطال پذیر باشد. به این معیار، معیار مرزبندی (the demarcation criterion) گفته میشود که اولین بار توسط کارل پوپر ارائه شد.
شما میتوانید اصلا فیزیکدان نباشید و خواب ببینید و به یک فرضیهی فیزیکی برسید، هیچ اشکالی ندارد، اما فرضیهی شما بایستی این ویژگی را داشته باشد تا وارد علم شود. در مثال آن شخص، شما با چه آزمایشی میتوانید آن فرضیه را رد کنید؟ کدام آزمایشی میتواند عشق و نفرت را اندازه گیری کند؟ هیچ راهی به ذهنتان نمیرسد؟ پس این فرضیه اساسا فرضیهی علمی نیست و ارزش توجه علمی نیز ندارد.
تصویر فوق: کارل پوپر، فیلسوف اتریشی بریتانیایی، یکی از مهمترین فیلسوفان حوزهی فلسفهی علم. معیار مرزبندی علم و غیرعلم به کمک ابطال پذیری از نظریات مهم این فیلسوف بزرگ است.
– اَبا اِباد