قانون دوم ترمودینامیک به ما میگوید که آنتروپی یا بینظمی هر سیستم ایزولهای، پیوسته با زمان در حال افزایش است. بیان دیگر این قانون این است که ما برای جلوگیری از افزایش آنتروپی، نیاز به صرف انرژی داریم، وگرنه با افزایش آنتروپی مواجه خواهیم شد. اصلا ما هرکاری میکنیم برای جلوگیری از افزایش آنتروپیست. ما برای خرید یک بنز آخرین مدل پول میدهیم، چرا که کمپانی بنز انرژی صرف کرده تا بینظمی را کاهش دهد و در نهایت یک نظم را به ما بفروشد. وگرنه این خودروی بنز، از همان سنگ آهن و دیگر فلزات و همان نفت خامی ساخته شده که در ساخت خیلی چیزهای دیگر به کار رفته است. اگر یک روز به یک نمایندگی فروش خودرو بروید و پول یک بنز را بدهید و آنها به جای بنز آخرین مدل، به شما مواد اولیهاش را بدهند، حتما از خنده روده بر میشوید. هزاران نفر با هم فکر کردهاند و تلاش کردهاند تا آن آنتروپی و بینظمی مواد اولیه را کاهش دهند تا اینکه یک سیستم منظم مثل یک خودروی بنز به شما بفروشند.
پس ما وقتی از تکنولوژی صحبت میکنیم، از کاهش بیشتر و موثرتر آنتروپی و بینظمی صحبت میکنیم. ما حتی برای پردازش اطلاعات نیز نیاز به صرف انرژی داریم. در دنیای اینترنت میلیاردها صفحه مطلب وجود دارد که عملا به خاطر بینظمی بالایی که دارد، برای ما مستقیما قابل استفاده نیست. اما این وسط، یک موتور جستجو مثل گوگل با صرف انرژی، این مطالب را دسته بندی میکند و آنتروپی و بینظمی آن را کاهش میدهد. حالا که این اطلاعات منظم شد ما میتوانیم از این اطلاعات، بهره برداری کنیم و چیزی بیاموزیم. اگر من کلمات این نوشتار را داخل مخلوط کن میریختم و به شما عرضه میکردم، شما بعد از دو سه کلمه، متوجه میشدید که این نوشتار نظمی ندارد و چیزی به شما اضافه نمیکند و از خواندن ادامهی آن منصرف میشدید. اما من انرژی صرف کردهام و به این کلمات نظمی دادهام تا منظورم را برسانم، حالا شما از زمان خودتان هزینه میکنید که آن را بخوانید. چون میدانید آنتروپی یا بینظمی این نوشتار به حداقل رسیده و اکنون چیزی به شما اضافه میکند.
پس ما اکثر کارهایی که میکنیم برای کاهش بینظمی میکنیم و این کاهش بینظمی با صرف انرژی همراه است. اگر ما کامپیوترهای قدرتمندی داریم که دادهها را پردازش میکنند، آن کامپیوترها انرژی زیادی هم مصرف میکنند. اگر روزی ما و الگوریتمهایمان پیشرفتهتر شویم، به انرژی بسیاری بیشتری نیاز داریم و ممکن است روزی برسد که این انرژی که در روی زمین میتوانیم استحصال کنیم، کفاف کارهایمان را ندهد. بالاخره ما از این نظر با یک محدودیتی روبرو خواهیم شد. شاید هم اکنون تمدنهای فرازمینی باشند که به چنین محدودیتی رسیدهاند.
به نظرتان آنموقع آن تمدنها چکار میکنند؟
یک راهش این است که خرطومشان را مستقیما بیندازند توی انرژی ستارهی مادر. اولین بار در سال ۱۹۶۰، فریمن دایسون، فیزیکدان انگلیسی-آمریکایی ایدهای تحت عنوان کرهی دایسون (Dyson Sphere) را مطرح کرد که همین کار را میکند. از آنجایی که تنها بخش بسیار کوچکی از انرژی ستارهی مادر به سیارات میرسد، میتوان کرهای مانند تصویر بالا در اطراف ستاره ساخت و انرژی بسیار بیشتری را از ستارهی مادر دریافت کرد. اگرچه ساخت چنین کرهای از سطح تکنولوژیکی و صنعتی کنونی ما انسانها بسیار فراتر است، اما بعید نیست که تمدنهای فرازمینی پیشرفتهتر از ما، تاکنون چنین ابرسازههای را در اطراف ستارگان خود ساخته باشند و ما روزی بتوانیم آن سازهها را از دور ببینیم.
– ابا اباد