از بابت الزام کارکنان به رعایت مقررات بهداشتی، در نقاط مختلف کمپانیاش دوربین مدار بسته نصب کرده بود، اما این دوربینها تقریبا در تمامی اوقات خاموش بود. همه هم این را میدانستند و همه مطمئن بودند این دوربینها کار نمیکنند و هیچ چیزی را ضبط نمیکنند. او هم به خوبی میدانست که همه میدانند این دوربینها فعال نیست. یعنی همه میدانستند که دوربینها کار نمیکند و هیچکس به روی خودش نمیآورد که دیگری این موضوع را میداند. با وجود تمام اینها، هیچ تلاش و هزینهای برای فعالسازی دوربینها نمیکرد. او آدم باهوشی بود و متوجه یک موضوع کلیدی شده بود. اصلا اهمیتی نداشت که کسی دوربینها را چک میکند یا نه. مهم این بود که دوربینها آنجا هستند. او توانسته بود با همین دوربینها، حس نظارت دائمی را در کارکنان آنجا ایجاد کند. حتی میگفت چندین بار موبایلش را در گوشهای پنهان کرده و از رفتار کارکنان مقابل دوربینها فیلم گرفته و متوجه شده که کارکنان به محض مواجه شدن با دوربین، با وجود اینکه میدانستند این دوربینها خراب است، باز هم به صورت ناخودآگاه ماسکشان را روی دهان و بینی کشیده و دکمههای روپوششان را میبندند.
اما جالب است بدانید که پژوهشهای متعددی تاکنون درستی این موضوع را نشان داده است. یکی از اولین پژوهشها در این زمینه، مربوط به سال ۲۰۰۶ است که توسط پژوهشگران دانشگاه نیوکاسل انگلستان صورت گرفته است. در بسیاری از کشورهای جهان، سیستمی برای پرداخت، تحت عنوان جعبهی صداقت (honesty box) وجود دارد که مفهوم پشت این جعبهی صداقت همان “هرچی کرمته” است. مثلا شما یک لیوان قهوه برای خودتان میریزید و بعد هرچقدر کرمتان است پول داخل جعبهی صداقت میریزید. اما کسی شما را چک نمیکند که چقدر پول میریزید یا اصلا پول میریزید یا نه. آنها صرفا به شما اطمینان میکنند که همه هزینهی قهوه را میپردازند. چرا که مهم است حتما عدهای پول بریزند تا هزینهی خرید قهوه و شیر تامین شود. در بسیاری از دانشگاههای دنیا این یک چیز معمول است. در لانج دانشکدهی روانشناسی دانشگاه نیوکاسل نیز از این جعبههای صداقت برای هزینهی قهوه، از قدیم وجود داشته و مرسوم بوده است. در زمان انجام این پژوهش، این دانشکده ۴۸ عضو داشته که از این قهوهها استفاده میکردهاند.
پژوهش به این صورت بوده که به مدت ده هفته، بالای جعبهی صداقت، یک تصویر سیاه سفید با ابعاد A5 نصب میشده است. قوانین هیچ تغییری نسبت به قبل نداشته و شرکت کنندگان هم اطلاع نداشته اند که این یک آزمایش است. در طول این ده هفته، هر هفته آن عکس عوض میشده است. یک هفته عکس یک جفت چشم و یک هفته عکس گل بوده است و این تصاویر هم مرتبا عوض میشده و چشمان مختلف و گلهای مختلف در هفتههای مختلف استفاده میشده است. نتایج تحقیق آنها در تصویر بالا آمده است.
در نمودار بالا، محور افقی میزان پول انداخته شده در جعبه نسبت به شیر مصرفی نشان داده شده است. در محور عمودی شمارهی هفته و تصویر به کار رفته در آن هفته نمایش داده شده است. در نمودار، نقاط توپر هفتههاییست که تصویر چشم نصب بوده و نقاط توخالی هفتههاییست که تصویر گل نصب شده است. حالا میتوانید تاثیر صرفا تصویر یک جفت چشم روی رفتار این افراد را ببینید. مشخصا در هفتههایی که تصویر چشم نصب بوده، افراد همواره پول بیشتری در جعبه میریختهاند. حالا میتوان بهتر به تاثیر آن دوربینهای خراب، یا حتی در ابعاد بالاتر، به کارهای مشابهی که از حکومتهای تمامیتخواه سر میزند، پی برد.
لینک این مقاله
https://pmc.ncbi.nlm.nih.gov/articles/PMC1686213/
– ابا اباد