آیا تا به حال تاکسیهای رولز رویس خط ونک به تجریش را دیده اید؟ تاکسیهای مازراتی جمهوری را چطور؟ تاکسیهای فِراری تهران به آمل را چطور؟ اصلا دیدهاید که جایی در دنیا کسی از این خودروها برای مسافرکشی استفاده کند؟ مسافرکشی که بد نیست و مثل هر شغلی شریف است. این خودروها که از همهی تاکسیهای جهان بهتر و با کیفیتتر هستند و مسافران را سریعتر به مقصد میرسانند. مسافران هم لذت بیشتری از سفر با رولز رویس میبرند تا سمند و پژو. اما چرا کسی از این خودروها برای مسافرکشی استفاده نمیکند؟ چون این خودروها لوکس هستند و به درد این کار نمیخورند.
چرا باید یک نفر اینقدر هزینه کند و رولز رویس را در مسیر ونک به تجریش توی ترافیک راه ببرد که چند مسافر را به مقصد برساند؟ یک مسافرکش باید چند سال مسافرکشی کند که پول یک رولز رویس در بیاید؟ شاید حتی اگر کمپانی رولز رویس بفهمد کسی میخواهد خودرویش را برای مسافرکشی استفاده کند، اصلا خودرو را به او نفروشد. چند روزیست که تیم از نوجوانان ایرانی در المپیاد جهانی نجوم همگی مدال طلا آوردهاند و همهی مردم از این مساله خوشحالند و پستهای زیادی در این رابطه منتشر شده است. من نیز از این بابت بسیار خوشحالم و به این نوجوانان تبریک میگویم. اما متاسفانه اکثر مدالآوران اینگونه مسابقات، سر از رشتههایی در میآورند که متناسب با توانمندی و استعداد آنها نیست.
شما میبینید که معمولا مدالآوران المپیادهای فیزیک و ریاضی و نجوم و همچنین رتبههای برتر کنکور رشتهی ریاضی، در دانشگاه به جای ورود به رشتههای پایهای مانند فیزیک و ریاضیات و علوم کامپیوتر، از رشتههای مهندسی مانند نرم افزار و برق و مکانیک و چنین رشتههایی سر در میآورند. همچنین مدالآوران المپیاد زیست شناسی و رتبههای برتر کنکور تجربی نیز به جای رشتههای پایهای مانند شیمی و علوم زیستی مولکولی (molecular life science) سر از پزشکی و داروسازی در میآورند. این رشتهها همگی رشتههای جذاب و با پرستیژی هستند و متخصصان آنها برای جامعه بسیار مفید خواهند بود. اما برای کسی که میتواند در سطح دیگری پژوهش کند، زمین بسیار کوچکی برای به کارگیری توانمندیاش است. پیشرفتهای بزرگ علمی در سطح جهان، در رشتههای پایهای اتفاق میافتد. محض مثال هیچ مهندس برق و مهندس نرم افزاری اکنون مستقیما درگیر توسعهی کامپیوترهای کوانتومی نیست. این متخصصان زمانی وارد عمل میشوند که فیزیکدانان و دانشمندان علوم کامپیوتر، پایههای محاسبات کوانتومی را گذاشته باشند. به همین خاطر شما نمیبینید که هیچوقت یک مهندس ولو بهترین مهندس دنیا موفق به دریافت نوبل فیزیک یا شیمی شود.
همینطور یک پزشک ولو بهترین در رشتهی تخصصی خودش، به ندرت موفق به کسب نوبل فیزیولوژی و پزشکی میشود. نه به این خاطر که مهندسان و پزشکان توانمند نیستند یا نقصی دارند. به این خاطر که ابزار لازم برای پژوهشهای بنیادین را در اختیار ندارند. مثلا ریاضیاتی که یک فیزیکدان برای توسعهی نظریات فیزیک به کار میبرد، بسیار بسیار سنگینتر و پیچیدهتر از ریاضیاتیست که مهندسان در حل مسائل از آنها استفاده میکنند. حالا یک مهندس هرچقدر باهوش و همه فن حریف، قادر نخواهد بود با آن ریاضیات ابتدایی، به سراغ نظریات بنیادین برود. وقتی این دانش آموزان المپیادی، توانایی و استعداد بالای خودشان را در رشتههایی غیر از رشتههای علوم پایه صرف میکنند، دقیقا شبیه این است که با رولز رویس در خط ونک تجریش مسافرکشی کنند و این بسی مایهی تاسف است.
– ابا اباد