ما هنوز سوالات زیادی مقابل خودمان داریم که هیچ پاسخی برایشان نداریم. چرا باید از خودمان انتظار زیادی داشته باشیم؟ ما یک ذرهای از این اقیانوس عظیم کیهان هستیم که تازه مدت کوتاهیست که به جستجوی پاسخ برای سوالاتمان برخاستهایم. از ده هزار سال تاریخ بشر، ما تنها از ۲۵۰۰ سال قبل به روش فلسفی برای شناخت جهان دست یافتهایم که آن هم برای شناخت جهان فیزیکی کافی نبوده است. بعد از آن به مدت ۲۰۰۰ سال نیز در دام خرافات و ادیان و مذاهب گرفتار بودهایم و شناخت روشمند جهان را رها کرده و به افسانه و افسون پناه برده بودیم.
اکنون کمتر از ۵۰۰ سال است که با روش درست علمی و با آزمایش و مشاهدهی روشمند، شناخت جهان را آغاز کردهایم. با این حال تا همینجا هم با توجه به قدمتمان روی زمین و ظرفیت مغزمان، خیلی زیاد فهمیدهایم. آنقدر که میتوانیم از همینجا روی زمین، راجع به کهکشانی در فاصلهی چند میلیارد سال نوری صحبت کنیم و گذشته و آیندهاش را درک کنیم. اما بخوبی میدانیم که نسبت به درک تمام رمز و رازهای کیهان، هنوز راه بسیار طولانی در پیش داریم.
یکی از مسائلی که تاکنون برای ما حل نشده، مسالهی تنظیم دقیق کیهانی یا cosmic fine tuning problem است.
اینکه ثابتها و قوانین فیزیکی به طرز عجیبی متناسب با شکلگیری حیات در کیهان بوده است. محض مثال، اجازه دهید در مورد جرم کیهان صحبت کنیم. چگالی پروتونها و نوترونها در کیهان به چگالی جرم کیهانی مربوط میشود. این چگالی تعیین میکند که چه مقدار هیدروژن در چند لحظهی اول پس از پیدایش کیهان به عناصر سنگینتر تبدیل میشود. در واقع مقدار عناصر سنگینتر تعیین میکند که چه مقدار تولید عناصر سنگین اضافی بعداً و طی واکنشهای هستهای درون ستارگان رخ میدهد.
اگر چگالی مربوط به نوترونها و پروتونها به طور قابل توجهی کمتر میبود، چه نتیجهای حاصل میشد؟
اولاً، همجوشی هستهای با راندمان کمتری رخ میداد. در نتیجه، عناصر سنگینتر مانند کربن، نیتروژن، اکسیژن، فسفر، سدیم و پتاسیم، که همگی برای ظهور حیات فیزیکی ضروری هستند، تشکیل نمیشد. علاوه بر این، کیهانی که چگالی جرم کمتری داشت، مانع تشکیل ستارگان و سیارات میشد. چرا که سرعت انبساط کیهان آنقدر زیاد میشد که ماده خیلی سریع منبسط میشد و گرانش نمیتوانست گاز و غبار را به هم نزدیک کند تا ستارگان و سیارات تشکیل شوند.
در مقابل اگر چگالی جرم کیهانی در کیهان به طور قابل توجهی بیشتر میبود، چه اتفاقی میافتاد؟
همجوشی هستهای بسیار پربازده میبود، به این معنی که تمام هیدروژن موجود در کیهان به سرعت به عناصر سنگینتر از آهن تبدیل میگردید. نتیجه نهایی مثل قبل است، عناصر ضروری برای حیات هیچگاه به وجود نمیآمد. علاوه بر این، اگر چگالی جرم کیهانی بیشتر میبود، گاز و غبار تحت تأثیر گرانش چنان متراکم میشد که همهی ستارگان بسیار عظیمتر از خورشید میبودند و همگی گرانشهای عظیمی داشتند. بنابراین، سیارات به دلیل شدت تابش ستاره مربوطه و علاوه بر این به دلیل تغییرات سریع در دما و تابش ستارگان، امکان حیات نداشتند. همچنین اگر چگالی جرم کیهانی خیلی بیشتر میبود، کیهان هیچگاه منبسط نمیشد و در اثر گرانش خودش، دچار رمبش گرانشی میشد یا به عبارت دیگر به درون خودش فرو میریخت و هیچگاه آنقدر گسترش نمییافت که کهکشانها و ستارگان و در نتیجه حیات تشکیل شود.
اما چرا باید چگالی جرم کیهانی به گونهای باشد که مانع شکلگیری حیات نگردد؟ این یکی از سوالات بزرگیست که ما هنوز پاسخی برای آن نداریم.
– ابا اباد