خیلیها دوست دارند به آینده بروند. خیلیها هم دوست دارند به گذشته برگردند. خیلیها نیز همین روند طبیعی زندگی را با همین سرعت دوست دارند. آنهایی که گذشته را دوست دارند، عکسها و فیلمهای قدیمی را میبینند و خاطراتشان را مرور میکنند. به موسیقیهای قدیمی گوش میدهند تا آن احساسات قدیمی دوباره در آنها زنده شود. اگر خیلی به گذشته علاقه داشته باشند، تاریخ میخوانند. تاریخ همه چیزش مشخص است. چون قبلا اتفاق افتاده و تمام شده است. از خود میپرسند که چرا فلان پادشاه این کار را کرد. میگوید من اگر جای نادرشاه افشار بودم، پسرم را نمیکشتم یا به سرداران سپاهم بیدلیل شک نمیکردم و وعدهی قتلشان را نمیدادم تا آنها هم شبانه، سر مرا بیخ تا بیخ نبرند. اما مگر نادرشاه خبر داشت که قبل از اینکه او سرداران سپاهش را مجازات کنند، آنها پیشدستی کرده و او را مجازات میکنند؟
اگر میدانست که جلوی این اتفاق را میگرفت. مشکل اینجاست که همهی ما بعد از حادثه قرار داریم نه قبل از آن. راستی چه میشد که ما از آینده به قطع خبر داشتیم؟ شما اگر از فردا خبر داشتید چه کار میکردید؟ مثلا سهامی که فردا خیلی رشد میکند را میخریدید؟ یا در شرطبندی های سنگین شرکت میکردید؟ یا میرفتید به کسی که فردا در یک حادثه جانش را از دست میدهد خبر میدادید که جانش را نجات دهید؟ حالا که ما از آینده خبر نداریم. اصلا چه کسی از آینده خبر دارد؟ ما که خبر نداریم ولی انگار
ذرات کوانتومی از آینده خبر دارند.
چطور؟ حالا میبینیم.
ما میدانیم که ذرات کوانتومی خاصیتی دوگانه از خود نشان میدهند. آنها به هر سازی بزنید میرقصند. اگر بخواهید برایتان رفتار موجی نشان میدهند و اگر نخواهید برایتان رفتار ذرهای نشان میدهند. شما اگر تعدادی الکترون پرانرژی را به سمت یک صفحه که دارای دو شکاف است پرتاب کنید، در پشت این صفحه، الگوی تصویر بالا را مشاهده میکنید. این الگو نشان میدهد که الکترونهای شما رفتار موجی از خود نشان میدهند. توضیح دقیقش که چرا این الگو نشاندهندهی موجی بودن رفتار الکترون است را قبلا در پست ” هم ذره هم موج ” آورده ام. اما اگر شما یک سنسور روی شکافها قرار دهید که ببینید الکترون از کدام شکاف عبور میکند، الکترون سریعا میفهمد که او را زیر نظر دارید و الگوی پشت صفحه، مثل تصویر پایینی میشود که نشان میدهد الکترون ذره است. این الگو شبیه این است که تعدادی توپ را به سمت یک دیوار دارای دوشکاف پرتاب کنید.
اما الکترون چطور آینده را میبیند؟
در سال ۱۹۷۸، فیزیکدان آمریکایی جان آرچیبالد ویلر، آزمایش جذابی را طراحی کرد. ویلر پیشنهاد کرد که ما سنسور را بعد از اینکه الکترون از شکاف عبور کرد، وارد کنیم. نتیجه بسیار جالب بود. الکترون باز هم رفتار ذرهای از خود نشان داد. این موضوع خیلی عجیب است. چرا که الکترون قبلا شکاف را ترک کرده است و ما بعد از عبور آن از شکاف، سنسور را وارد کرده ایم. ولی باز هم الکترون رفتارش را تغییر میدهد. الکترون چطور میدانست که ما بعدا میخواهیم مسیر حرکت او را مشاهده کنیم؟ آیا الکترون آینده را دیده بود؟ خیر، ندیده بود. ما باید در تعریف خودمان از زمان و همچنین مفهوم علیت، در ابعاد کوانتومی بازنگری کنیم.
پینوشت : این آزمایش به آزمایش انتخاب تاخیری ویلر یا Wheeler’s delayed-choice experiment معروف است.
– اَبا اِباد