اَبا اِباد

بخشی از فرآیند شبیه سازی انسان
تصویر : بخشی از فرآیند شبیه سازی انسان، این فرآیند اگرچه اکنون امکان پذیر است، اما از بابت ملاحظات اخلاقی، هیچ کشوری هنوز مجوز آن را صادر نکرده است.

همانندسازی انسان

بیست و دو سالم بود و به تازگی با مفاهیمی مثل آنتروپی و برگشت ناپذیری و قوانین بقا آشنا شده بودم. آن زمان فکر می‌کردم که اگر اطلاعات ما کامل باشد، هر فرآیندی می‌تواند برگشت پذیر باشد. اما در همان موقع‌ها بود که با برگشت ناپذیرترین فرآیندی که یک انسان در زندگی تجربه می‌کند روبرو شدم و آن مرگ مادربزرگم بود. بله مرگ فرآیندی‌ست که بسیار برگشت ناپذیر به نظر می‌رسد.

شما اگر با دوستی قهر باشید، می‌توانید بروید و آن دوستی را دوباره ایجاد کنید. شما اگر معشوقتان را از دست داده باشید، روزی ممکن است معشوقتان به شما بازگردد. اگر از یک کمپانی خارج شده باشید، روزی ممکن است دوباره به آنجا بازگردید. اگر به سفر می‌روید، دوباره باز می‌گردید. اگر وارد یک رابطه‌ی اشتباه شده باشید، روزی می‌توانید از رابطه خارج شوید و دوباره به حالت اول برگردید. اما اگر زبانم لال، کسی که دوست دارید فوت شود، این فرآیند دیگر هیچ بازگشتی ندارد و برگشت پذیر نیست. آنموقع این موضوع ذهن من را خیلی مشغول کرده بود و به اندوهم می‌افزود. اگر مرگ یک فرآیند کاملا برگشت ناپذیر است، من دیگر شانسی برای دیدن مادربزرگم نخواهم داشت. دیگر نمی‌توانم محبتی که در نگاه و دست‌ها و آغوش او بود را دوباره تجربه کنم. دیگر صدای گوش نواز او را نمی‌توانم بشنوم. انگار تمام خاطرات همانجا متوقف می‌شود.

اما آیا مرگ همینقدر برگشت ناپذیر است؟

راستش را بخواهید نه در این حد، یا شاید بهتر است بگوییم که اکنون مرگ برای ما تا حدی برگشت پذیر و تا حدی برگشت ناپذیر است. ما اکنون به این توانمندی دست یافته ایم که با داشتن دی ان ای یک موجود زنده، بتوانیم یک موجود زنده‌ی دیگر با همان دی ان ای بسازیم. به این فرآیند شبیه سازی تولید مثلی یا reproductive cloning گفته می‌شود.

این فرآیند به این صورت است که ابتدا یک تخمک از یک ماده دریافت کرده و سپس هسته یا همان ماده‌ی ژنتیکی تخمک را از آن خارج می‌کنند. سپس یک سلول مثل یک سلول پوستی، از آن موجودی که قرار است یک کپی از او ساخته شود، دریافت می‌کنند. حالا هسته‌ی سلول این موجود را وارد آن تخمک خالی می‌کنند. آنوقت با یک ماده‌ی شیمیایی یا با جریان الکتریکی، فرآیند تقسیم سلولی را برای این تخمک فعال می‌کنند تا یک جنین ساخته شود. حالا این جنین را داخل رحم یک مادر قرار می‌دهند تا مثل هر جنین دیگری رشد کند. موجودی که از این فرآیند متولد می‌شود، دقیقا کپی ژنتیکی آن موجود اولیه است، دقیقا شبیه یک دوقلوی همسان.

ما با این فرآیند، همین حالا هم می‌توانیم کپی‌های همسان از انسان‌ها و حتی کسانی که قبلا درگذشته‌اند نیز بسازیم. پس به این شکل فرآیند مرگ تا حدی برگشت پذیر است. اما یک مساله وجود دارد. انسان فقط همان ژنتیک نیست. ما اگر فردی را که قبلا فوت شده، دوباره بسازیم، این فرد جدید صرفا ظاهر و فیزیکی شبیه همان شخصی که ما می‌شناختیم خواهد داشت. اما آن انسانی که می‌شناختیم، یک ذهن داشت که در محیط و با محیط ساخته شده بود. این فرد جدید دیگر همان خاطرات و همان احساسات را نخواهد داشت. آن فرد قبلی اطلاعاتی در ذهنش داشت که شخصیت او را می‌ساخت. اما با مرگش آن اطلاعات هم از دسترس خارج شد. پس مرگ همچنان برای ما یک فرآیند بازگشت ناپذیر باقی مانده است. مگر اینکه ما روزی راهی برای تهیه‌ی یک نسخه‌ی پشتیبان (back up) از آن اطلاعات پیدا کنیم.

– ابا اباد

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *