حتما تاکنون بارها و بارها در مورد حواس پنجگانهی انسان شنیدهاید. بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی و لامسه، پنج حسی هستند که همواره از آنها تحت عنوان حواس پنجگانه یاد میشود.
اما آیا حواس انسان محدود به این پنج حس است؟
خیر ما حواس دیگری نیز داریم. البته منظورمان در اینجا حس ششم نیست؛ چرا که چنین حسی، آنگونه که در بین عموم مردم به عنوان یک حس شگفت انگیز و سحرآمیز شناخته میشود، پشتوانهی علمی محکمی ندارد. البته نظرسنجیها نشان میدهد که حتی در کشوری پیشرفته مثل آمریکا، یک سوم مردم به وجود حس ششم باور دارند. اما تحقیقات نشان میدهد که احتمالا چنین حسی، ناشی از قدرت بینایی و تحلیل قوی شخص باشد.
اما حس دیگری که میتوانیم آن را حس ششم در نظر بگیریم، حس تعادل است،
همان حسی که به ما کمک میکند تا روی دو پا بایستیم و راه برویم یا اگر خودروی ما کج شود، آن را حس کنیم. این حس به ما کمک میکند تا جهت میدان گرانشی را تشخیص دهیم. ما این تغییرات را با کمک گوش داخلی خود احساس میکنیم.
حس هفتم نیز که حس عمقی یا Proprioception نامیده میشود، به ما کمک میکند حرکت و موقعیت اعضای بدن خود را درک کنیم.
مثلا اگر چشم ما را ببندند، میتوانیم گوش خود را براحتی و بدون هیچ خطایی لمس کنیم. ما حواس دیگری نیز داریم که مربوط به اندامهای داخلی ما مثل رودهی بزرگ است. مثلا وقتی احساس گرسنگی میکنیم یا احساس تشنگی میکنیم، حواس داخلی ما در حال عمل است. علیرغم اینکه ما از خلال تکامل، به حواس زیادی که برای بقای ما اهمیت داشته است مجهز شدهایم،
اما حواسی نیز وجود دارد که ما آنها را نداریم ولی دیگر حیوانات دارند.
- مثلا لاک پشتها میتوانند میدان مغناطیسی زمین را حس کنند و با آن مسیریابی انجام دهند.
- کوسهها قادرند میدانهای الکتریکی بسیار ضعیف اطراف طعمه را ردیابی کنند.
- بعضی گونههای مارها میتوانند با چشم خود نقاط گرمتر را ببینند و به سمت طعمه بروند.
- در قطب شمال، بدن گرگها نور فرابنفش را جذب میکند و گوزن شمالی با توانایی دیدن نور فرابنفش، از گرگها فرار میکند.
- فیلها با امواج فروصوت (infrasonic) که ما قادر به شنیدنش نیستیم، با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند.
- پروانهها با شنیدن امواج فراصوت (ultrasonic) تولید شده توسط خفاشها، از آنها فرار میکنند.
میبینیم که هریک از ما حیوانات، با روش مخصوص خود، به دنبال بقاست.