هرکاری بکنیم بالاخره ما هم یک حیوانی هستیم مثل بقیهی حیوانات که برای بقای خودمان نیازهایی داریم که باید تامین شود و اگر این نیازهای اولیه تامین نشود، تمام فعالیتهای دیگرمان که بیشتر جنبهی اجتماعی و انسانی دارد، تحت تاثیر قرار میگیرد. هرکسی هم که میخواهد این نیازها را نادیده بگیرد یا آنها را کم اهمیت جلوه دهد، به خطا رفته و دست آخر سرش به سنگ میخورد. ما در نهایت یک حیوان اجتماعی تکامل یافته هستیم و پیش از هرچیزی باید نیازهای حیوانیمان را تامین کنیم. حالا صد هم کسی برای انسانها راجع به مقام و جایگاه انسان حرف بزند یا به او وعده و وعید زندگی خوش آینده را بدهد، آخرش انسان گرسنه میگوید عوض این حرفها یک لقمه غذا برای ما بیاور.
هرم مازلو که نیازهای انسان را طبقه بندی کرده، به درستی به این مساله اشاره دارد که نیازهای انسان باید به ترتیب برطرف شود تا به نیازهای والای انسانی برسد. یکی از پدیدههایی که خیلی خوب این موضوع را نشان میدهد، اثر قاضی گرسنه یا hungry judge effect است. در سال ۲۰۱۱، گروهی از محققان اسرائیلی، تحقیق جالبی را روی عملکرد هیاتهای عفو مجرمین انجام دادند. در واقع کار هیات عفو مجرمین این است که بعد از گذشت مدت زمان مشخصی از مجازات مجرمین، این هیاتها با بررسی مجدد شرایط، مجرم را عفو میکنند یا به ادامهی دوران حبس او رای میدهند. اگر مشخص شود مجرم از این مجازات متنبه شده و رویکردش تغییر یافته است، مجرم آزاد میشود.
این هیاتها در بسیاری از سیستمهای قضایی وجود دارد. اما این محققان از این پژوهش موضوع جالبی را دریافتند. آنها فهمیدند که هیاتهای عفو در ابتدای روز، حدود ۶۵ درصد مجرمین را عفو میکنند. اما با گذشت زمان، میزان عفو مجرمین رفته رفته کاهش مییابد تا اینکه پیش از زمان صرف نهار، میزان عفو مجرمین به نزدیک به صفر میرسد و قاضیهای هیات عفو، در این ساعتها هیچکس را عفو نمیکنند. اما این نتایج یک علت مهم داشت. اینکه در ابتدای روز، قاضیها به این خاطر که خسته نبودند و صبحانه هم میل کرده بودند، توانایی و تمایل این را داشتند که تصمیمات جسورانه بگیرند. اما در ادامهی روز با خسته شدن و تحلیل رفتن انرژیشان، تمایلشان را برای عفو مجرمین از دست میدادند و ترجیح میدادند که مجرم را با همان روندی که تا به اینجا طی کرده رها کنند.
راستش این نتایج خیلی تکان دهنده بود. اینکه یک مجرم چند سال بیشتر حبس بکشد و عفوی دریافت نکند، آن هم صرفا به این خاطر که قاضی گرسنه بوده و سطح گلوکز خونش پایین آمده است. نه آن قاضی میداند که چرا در مورد مجرمهای آخر وقت سختگیری کرده و نه آن مجرم میداند که چرا دوستش اول صبح عفو شده و او در نیمهی روز، عفو نشده است. حالا شما فکرش را بکنید که یک قاضی که شغلش خیلی مهم است، اینقدر راحت تحت تاثیر و کنترل سطح گلوکز خونش است، چه رسد به بقیه. یعنی شما اگر به قاضیها به جای سه وعده غذا، مثل شالیکارهای گیلانی، پنج وعده (صبحانه، غی ناهار، ناهار، عصرانه و شام) غذا بدهید، قاضیها افراد بیشتری را عفو میکنند. این است تاثیر تامین نیازهای اولیه و فیزیولوژیک انسان.
https://www.pnas.org/doi/full/10.1073/pnas.1018033108
– ابا اباد