اَبا اِباد

مجسمه‌ی معروف موسی اثر میکل آنژ

من اشتباهاتم را دوست دارم

من گاهی اوقات، در مطالبی که منتشر می‌کنم، اشتباهاتی دارم. این اشتباهات ممکن است در به کار بردن یک اصطلاح باشد یا در رساندن یک مفهوم یا حتی برداشت من از یک موضوع. البته اینطور نیست که عمدا چنین اشتباهاتی را صورت دهم، این اشتباهات کاملا سهوی‌ست. اما وقتی که مخاطبین من اشتباهم را متذکر می‌شوند نیز سعی نمی‌کنم اشتباهم را تصحیح کنم و این کاری‌ست که عمدا انجام می‌دهم. حتی بعدا که آن مطلب را بر روی وبسایتم بارگذاری می‌کنم نیز آن اشتباه را تصحیح نمی‌کنم و اجازه می‌دهم آنجا بماند. من اشتباهاتم را نگه می‌دارم و اتفاقا آن‌ها را بسیار دوست دارم. البته این یک موضوع احساسی‌ نیست و نمی‌خواهم اینجا برداشت روانشناسانه بکنم، چه اینکه اساسا تخصصی در حیطه‌ی روانشناسی ندارم.

اما دوست دارم دلیل حفظ اشتباهاتم را برای شما دوستانم بازگو کنم:

اول – من می‌خواهم مخاطب من تفکر انتقادی خودش را حفظ کند و همچنان به استقلال فکری خودش پایبند بماند. مخاطب من نباید چشم‌بسته هرچیزی که من گفتم را درست بیانگارد. برای اینکار باید گاهی اوقات اشتباهات من را ببیند و باز به این نکته پی‌ ببرد که “هرکسی” می‌تواند اشتباه کند. پس نباید روزی برسد که کسی بگوید چون ابا اباد گفته درست است. مخاطب من بایستی گاهی شک کند، بپرسد، تحقیق کند، نقد کند و به چالش بکشد (البته محترمانه).

دوم – من می‌توانم با این اشتباهات مخاطب خودم را بسنجم، پس چرا وقتی اشتباهی رخ داده آن‌ را تصحیح کنم؟ من به این صورت می‌توانم بفهمم چقدر از مخاطبانم در فهم مطالب من دقت لازم را به خرج می‌دهند. گاهی اوقات اشتباهات آنقدر مشخص است که با یک بار خواندن هم انسان متوجه آن می‌شود. پس می‌توانم بفهمم چند نفر واقعا مطلب را خوانده‌اند و بدون خواندن لایک نکرده‌اند.

سوم – من اگر روزی بخواهم تست تورینگ را انجام دهم و بخواهم بفهمم که شخصی که مقابل من نشسته و پاسخ می‌دهد، ماشین است یا انسان، معیار اصلی‌ام خطا خواهد بود. کسی که هیچ خطایی نمی‌کند ماشین است نه انسان. اصالت یک اثر، نه فقط با درستی آن، بلکه حتی با جنبه‌های نادرست آن مشخص می‌شود. به تاسی از دکارت که گفت می‌اندیشم پس هستم، من نیز می‌گویم “اشتباه می‌کنم پس انسانم”.

چهارم – اشاعه‌ی فرهنگ پذیرش خطا و اشتباه. ما قرار نیست اگر جایی اشتباه کردیم، به هر قیمتی از اشتباهمان دفاع کنیم. دفاع از اشتباهی که توجیهی ندارد، مانند دفاع از یک قلعه‌ی خالی‌ و بی‌ارزش است و فقط به از دست دادن قوا منتهی می‌شود. نپذیرفتن خطا و پافشاری بر آن، در نهایت منجر به تعصب می‌گردد. هر انسانی باید به این درک برسد که همواره مستعد خطا و اشتباه است و هرچیزی که فکر می‌کند، می‌گوید یا عمل می‌کند، ممکن است تا حدی غلط باشد.

 

تصویر فوق: مجسمه‌ی معروف موسی اثر میکل آنژ، میکل آنژ در این مجسمه برای موسی شاخ گذاشته است، آن هم به این علت که کلمه‌ی عبری karnayim که در کتاب مقدس آمده، دو معنی متفاوت “پرتوها” و “شاخ” داشته و در ترجمه‌، پرتوهای نور از سر موسی می‌آمد، به اشتباه شاخ از سر موسی می‌آمد، ترجمه شده و میکل آنژ مشهور نیز مجسمه را براساس ترجمه‌ی اشتباه ساخته است.

– اَبا اِباد

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *