سال گذشتهی میلادی ۲۰۲۲، از سوی یونسکو به عنوان سال “علوم بنیادی در خدمت توسعهی پایدار” نامگذاری شد.
علوم بنیادی یا علوم پایه، نقش حیاتی در توسعهی پایدار و بهبود کیفیت زندگی مردم سراسر جهان دارد.
شاید بپرسید که یک شتابدهندهی بزرگ ذرات یا یک تلسکوپ فضایی چطور ممکن است در توسعهی جوامع نقش داشته باشد؟
یافتن یک ذرهی زیراتمی جدید، یافتن منشا شکلگیری حیات، یافتن نقشهی ژنوم انسان، یافتن ساختار DNA و هزاران مثال دیگر، چطور میتواند به کار بیاید؟
چرا به جای سرمایهگذاری روی توسعهی تکنولوژی، بر روی علوم بنیادی سرمایهگذاری میشود؟ یافتن یک روش جدید در حل مسائل ریاضی، چه ارزشی دارد؟
اگر دقیقتر نگاه کنیم بدون علوم بنیادین، در واقع علم کاربردی نیز در کار نخواهد بود.
اکتشافات و اختراعات و انقلابات علمی که به طور پیوسته در حال تغییر و تحول دنیای اطراف ما و نحوهی زندگی ما هستند، همگی وامدار علوم بنیادین هستند. اما اینکه یافتههای علوم بنیادین با چه فاصلهی زمانی شکل کاربردی به خود بگیرد، بستگی به رشتههای کاربردی دارد که بتوانند از کاربردهای این علوم استفاده کنند. به عنوان مثال، ماکسول در دههی ۱۸۶۰ معادلات مهم خود در الکترومغناطیس را ارائه داد. ۲۶ سال بعد در سال ۱۸۸۶ هاینریش هرتز برای اولین بار توانست نخستین امواج الکترومغناطیس را ایجاد و دریافت کند. کمتر از یک دهه بعد از آن، در سال ۱۸۹۴، گوگلیلمو مارکونی توانست برای اولین بار با استفاده از این امواج، نخستین ارتباط بیسیم را برقرار کند. پخش برنامههای رادیویی از طریق این راه ارتباطی جدید، به طور آزمایشی در سال ۱۹۰۵ آغاز شد. تنها ۱۵ سال کافی بود تا در سال ۱۹۲۰ این رادیوها به خانههای مردم دنیا راه یابد. بین کار ماکسول و یکی از نخستین کاربردهای تجاری آن بیش از نیم قرن فاصله وجود دارد.