بزرگترین دستاورد علمی لودویگ ادوارد بولتزمن، فیزیکدان اتریشی، توسعهی مکانیک آماری بود.
اما کارهای او در زمینهی مکانیک آماری در زمان حیاتش، شدیدا مورد حمله قرار گرفته و اشتباه فهمیده میشد. بولتزمن در سال ۱۹۰۶ در ایتالیا، دست به خودکشی زد و درگذشت. اما چند سال پس از مرگ او، توسعهی فیزیک اتمی، درستی ایدههای بولتزمن را نشان داد. گرگور مندل، کشیش اتریشی که اکنون به عنوان پدر علم ژنتیک شناخته میشود، در سال ۱۸۶۵، در چند مقاله اساس ریاضیاتی ژنتیک را نشان داد، اما به مقالات او توجه خاصی نشد. مندل در سال ۱۸۸۴ در اتریش-مجارستان درگذشت. در سال ۱۹۰۰، سه گیاهشناس به صورت مستقل به بررسی مقالات مندل پرداختند و صحت قوانین وراثت مندلی را نشان دادند، ولی مندل در آن زمان دیگر زنده نبود تا نتیجهی کارهای علمی خود را ببیند.
ونسان ون گوگ، نقاش بزرگ هلندی، در سال ۱۸۹۰، در سن ۳۷ سالگی درگذشت. او در تمام مدت حیاتش توانست تنها یک نقاشی به قیمت حدود صد دلار به فروش برساند. از ون گوگ بیش از دو هزار اثر بر جای مانده که اکنون میلیونها دلار ارزش دارد. یوهان سباستین باخ، از بزرگترین آهنگسازان تاریخ، در زمان حیاتش بسیار ناشناخته بود و شهرت اندکش نیز نه به خاطر آهنگسازی، بلکه به خاطر نواختن ارگ بود. آثار باخ، پنجاه سال پس از مرگ او و در آغاز قرن نوزدهم، مورد توجه قرار گرفت.
فکر نمیکنم کسی که کمی به ادبیات علاقه دارد، نام فرانتس کافکا این نویسندهی شهیر آلمانیزبان را نشنیده باشد. آثار او از جملهی تاثیرگذارترین آثار ادبیات غرب به شمار میرود. اما کافکا در زمان حیاتش، تنها چند داستان کوتاه منتشر کرد که آنها نیز چندان مورد استقبال قرار نگرفت. اگر کاری را آغاز کردهاید که هنوز مورد توجه جامعه قرار نگرفته است، باید بگویم که شما در این مسیر تنها نیستید. اسامی بزرگ نامبرده، تنها بخش کوچکی از طومار بلند کسانیست که جامعه با تاخیری بعضا طولانی به کارهای آنها توجه کرده است.
آرتور شوپنهاور، فیلسوف بزرگ آلمانی، جایی در کتاب “در باب حکمت زندگی” چنین میگوید: “اینکه نویسنده شاهد شهرت اثر خود باشد یا نه، وابسته به شرایط خارجی و تصادف است” و کمی بعدتر عنوان میکند “هرکس که استحقاق شهرت داشته باشد، حتی اگر شهرتی به دست نیاورد، تا اندازهی زیادی عنصر اصلی سعادت را داراست”.
اما این عنصر اصلی سعادت چیست که بدون شهرت نیز به دست میآید؟
پاسخ آن را در بخشی از نوشتارهای دیداد Day daad خواهیم یافت آنجا که میگوید: “یک زندگی سعادتمندانه آن قِسمی از زندگی است که در آن توانسته باشیم که تاثیری هرچند کوچک بر زندگی تمامیت بشر نهاده باشیم.” بله این عنصر اصلی سعادت، چیزی نیست جز تاثیرگذاری که به تنهایی و بدون شهرت نیز، منجر به شادی میشود.