احتمالا شما در هفتههای اخیر یا شاید ماههای اخیر، ویدئویی مانند ویدئوی زیر را دیدهاید که عدهای از مردم کشور نیوزیلند، در وسط میدان مسابقه یا وسط پارلمان یا هر جای دیگری، در حال اجرای این آیین نمایشی خودشان هستند.
اسم این نمایش، هاکای مائوریهاست. در میان ساکنین اولیهی نیوزیلند یعنی مائوریها، به طور سنتی، هاکا راهی برای استقبال و پذیرایی از قبایل مهمان بود، اما همچنین برای آمادهسازی جنگجویان قبل از رفتن به نبرد نیز استفاده میشد. این نمایش قدرت فیزیکی بود، اما همچنین تجسم غرور فرهنگی، قدرت و وحدت بود. هاکا که معمولاً به صورت گروهی اجرا میشود، شامل سرودها و اعمالی مانند واوئه تاکاهیا (کوبیدن پا)، حرکات دست و حرکات صورت، از جمله پوکانا (چشمهای برآمده) و وترو (بیرون آوردن زبان) است.
امروزه، هاکا نمایانگر مانا (پرستیژ) و احترام است. هاکا در مناسبتهای مهم مانند عروسی، مراسم تشییع جنازه و در مراسم سنتی خوشامدگویی یا مسابقات ورزشی انجام میشود. هاکا اکنون در موارد مختلف اجرا میشود و در تار و پود جامعهی نیوزیلند تنیده شده است. اتفاقا شکلهایی از این مراسم نیز برای اعتراض به تصویب بعضی قوانین در پارلمان نیوزیلند اجرا میشود. حتی در وبسایتهای دولتی نیوزیلند هم از آن به عنوان یک حرکت فرهنگی یاد میگردد و دولت نیوزیلند نه تنها اجرای آن را منع نمیکند، بلکه حتی دانش آموزان در مدارس و دانشجویان در دانشگاهها نیز در مراسم مختلف، به اجرای این نمایش تشویق میشوند. حالا دوباره به این ویدئو نگاه کنید. حداقل نصف اعضای این تیم ورزشی نیوزیلند، چهرههای سفید پوست و کاملا اروپایی دارند و مشخص است که جزو گروههایی هستند که اجدادشان از اروپا به نیوزیلند مهاجرت کردهاند. چهرهی بومیان نیوزیلند یا همان مائوریها کاملا مشخص است. آنها به لحاظ فرم چهره و همچنین رنگ پوست، به مردم جزایر پلی نزی در اقیانوس آرام شبیه هستند و خب این طبیعیست. چون نخستین مردمانی که به نیوزیلند رفتند هم مردم این مناطق بودند و نه مردم اروپا یا سایر نقاط جهان.
اما چرا باید نوادگان مهاجران اروپایی به نیوزیلند، اکنون آیینهای نمایشی بومیان نیوزیلند را اجرا کنند؟
شاید اصلیترین علت این موضوع، ایجاد هویت نیوزیلندی باشد. چرا که این نمایش، مخصوص بومیان نیوزیلند است و در هیچ جای دیگر از دنیا وجود ندارد. پس مردم نیوزیلند با این کار سعی دارند یک ملت با یک هویت نیوزیلندی بسازند. یک هویت متکثر و رنگارنگ، اما واحد. مثال نیوزیلند برای ما ایرانیان یک درس بزرگ دارد. اینکه میبینیم کشوری مثل نیوزیلند سعی میکند با گرد آوردن آداب و رسوم قبایل بومی نیوزیلند مثل همین رقص هاکا و آمیختن آن با قواعد و جنبههای مدرن اروپایی مثل پارلمان و بازی راگبی، یک هویت جدید بسازد تا مردم نیوزیلند، خودشان را منحصر بفرد و متفاوت از بقیهی دنیا و دارای هویت نیوزیلندی ببینند، به ما اهمیت و ارزش ملت سازی و هویت منتج از آن را نشان میدهد.
حالا وقتی ما این را میبینیم که ملتی که تا پیش از این هویتی از آن خودش نداشته (حتی همان قبایل بومی نیوزیلند هم هویت واحدی به نام نیوزیلندی نداشته اند)، اینقدر تلاش میکند تا برای خودش هویتی دست و پا کند، ما ایرانیان که قرنهاست تحت هویت ایرانی بودگی بودهایم، بایستی قدر این هویت داشتن و ملت بودن را بدانیم و به شکلی متعادل از این هویتی که داریم پاسداری کنیم. وگرنه روزی مجبور خواهیم شد که همانند کشورهایی مثل نیوزیلند، با مشقت فراوان به جستجوی هویت سازی برویم.
– ابا اباد